در این مطلب زومیت، مصاحبهای با پیتر رحال، موسس استارتاپ RxBar را آماده کردهایم. او به همراه شریکش در سال ۱۳۹۰ (۲۰۱۲ میلادی)، استارتاپ خود را با سرمایهای نسبتا کم تاسیس کرد. بعد از پنج سال، آنها شرکت بالغ شدهی خود را به ارزش ۶۰۰ میلیون دلار به شرکت بزرگ Kellogg فروختند.
این موسس استارتاپ میگوید که روزهای سختی در ابتدای شروع شرکت داشته و از هیچ سرمایهی خارجی نیز استفاده نکرده است. نصیحت پدر پیتر مبنی بر تلاش هرچه بیشتر و عدم وابستگی به افراد خارجی، او و همکارش را بر این داشته بود که بسیاری از وظایف اولیه را خودشان انجام داده و ساعات زیادی را برای بنا کردن پایههای شرکتشان صرف کنند. در ادامه، مصاحبهی رحال با وبسایت inc را میخوانیم.
چرا استارتاپ خود را در زمینهی صنایع غذایی تاسیس کردید؟
خانوادهی پدری و مادری من هردو در زمینهی آبمیوه و صنایع مرتبط فعالیت میکنند. من ابتدا سعی داشتم تا در کسبوکار خانوادگی، شغلی برای خودم پیدا کنم؛ اما سیاستهای دخلی آنها، اجازهی استخدام من را در آن زمان نمیداد. در سال ۲۰۱۲ بود که مقالهای در مورد راهاندازی کسب و کار تولید شکلاتهای پروتئینی و مغزدار مطالعه کردم. در این مطلب آمده بود که سرمایهی مورد نیاز برای راهاندازی کسب و کاری اینچنینی، حدود ۱۰ هزار دلار است.
در واقع توضیحات تاسیس چنین کسب و کاری آن قدر آسان بود که هرکسی برای راهاندازی آن تنها به سرمایه نیاز داشت. همانجا بود که به همراه دوستم جرد اسمیث تصمیم گرفتیم این تجارت را شروع کنیم. هرکدام از ما ۵ هزار دلار به عنوان سرمایهی اولیه وارد شرکت کرد و هدفمان رسیدن به ارزش ۱۰ میلیون دلاری بود. چشمانداز ما، فروش مستقیم و آنلاین شکلاتها به صورت آنلاین بود.
ما در ابتدا هدف رسیدن به ارزش ۱۰ میلیون دلار را در سر داشتیم. البته رشد ما بسیار سریعتر و بهتر بود و سال گذشته به درآمد خالص ۱۳۱ میلیون دلار رسیدیم.
چگونه خریدار مناسب را برای استارتاپ خود پیدا کردید؟
ما از طرف ۱۰ شرکت پیشنهاد خرید داشتیم و چهار عدد از آنها را بررسی کردیم. ما میدانستیم که چه نوع فروش و چه خریدارانی را دوست نداریم. به همین دلیل از همان ابتدا به دنبال فروش سهم یا بخشی از RxBar نبودیم. هدف ما فروش کامل شرکت بود. در نهایت ما توانستیم در اکتبر سال گذشته، شرکت Kellogg را به عنوان خریدار نهایی انتخاب کنیم.
چرا تصمیم به فروش استارتاپ گرفتید؟
ما ابتدا تصمیم به فروش شرکت نداشتیم؛ اما خریداران زیادی در سال گذشته به ما مراجعه کرده و باعث بحث و تبادل نظر میان من و شریکم شدند. ما دو راه پیش رو داشتیم و برای تصمیمگیری باید به اهداف اولیهی تاسیس استارتاپ رجوع میکردیم. راه اول این بود که این شرکت را به صورت خصوصی و میان خودمان اداره کنیم و به نوعی یک تجارت خانوادگی داشته باشیم. در این صورت رشد ما به سختی امکان پذیر بود و روندی منفعلانه انتظار ما را میکشید.
انتخاب دوم فروش شرکت و مشارکت با سازمانی بزرگتر بود که شهرت برند و شناخته شدن هرچه بیشتر آن را تضمین میکرد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم شرکت را به فروش برسانیم. البته برای این تصمیم به دنبال خریداری بودیم که فرهنگ سازمانی مشابه داشته باشد و به عنوان بازوی رشد ما عمل کند.
مدیریت شرکت هنوز هم بر عهدهی دشما است اما در داخل سازمانی بزرگتر فعالیت میکنید. آیا با این شرایط کنار آمدهاید؟
وظیفهی ما در RxBar تغییر نکرده و هنوز هم باید با قدرت به حفظ و پیشرفت آن کمک کنیم. به بیان دیگر ما اکنون مانند فرزندان شرکت جدید هستیم که تنها با عمکلرد مناسب و رو به رشد، میتوانیم جایگاهی تضمین شده در سازمان جدید داشته باشیم، وگرنه انتخاب برای تغییر ما دور از ذهن نخواهد بود.