یکی از اشتباهات اغلب کارآفرینان این است که افراد قابل کنترل، مطیع و غیر منتقد را در تیم مدیریتی خود جمع میکنند؛ بدین معنی که هرگز یک مدیرعامل قدیمی و باسابقه، نگاهی به عملکرد یک کارآفرین جوان یا مدیر جدید نخواهد داشت. اما آیا این ترس منطقی است؟
چرا کارآفرینان از استخدام مدیرعامل قدیمی اجتناب میکنند؟
اول اینکه با اجتناب از استخدام افراد حرفهای، پیچیدگی روابط کاهش پیدا میکند. کارآفرینها نمیخواهند یک مدیر اجرایی مجرب وارد کسبوکارش شود، تمام کاستیهای آنها را تشخیص دهد و بگوید باید چهکاری را چگونه انجام دهند. دوم اینکه آنها فکر میکنند احتمالاً کاندیدای مورد نظرشان مشکلی دارد. چرا اصولاً یک مدیر اجرایی حرفهای باید متمایل باشد در یک استارتاپ کار کند؟ سوم اینکه کارآفرینان فکر میکند مدیران حرفهای، صرفاً میخواهند دیگران را کنترل کنند و خودشان در عمل، اجرای هیچ وظیفهای به عهده نمیگیرند. درنهایت، کارآفرینان تصور میکنند انرژی مدیران باسابقه، برای کار در یک کسبوکار نوپا کافی نیست.
چرا این دیدگاه نادرست است؟
ممکن است برخی از کاندیداهای شما چنین ویژگیهایی داشته باشند؛ ولی در فرایند استخدام هرگز نمیتوان همهی گزینهها را به یک چشم نگاه کرد. همهی گزینههای احتمالی شما، با یکدیگر متفاوتاند و باید بهصورت فردی و مجرا ارزیابی شوند. بنابراین افرادی که برای استخدام مد نظر دارید، بررسی کنید. شاید یک مدیر، فقط ترجیح بدهد وظایف بازاریابی را به عهده بگیرد و هیچ مشکلی با متمرکز ماندن روی یک دپارتمان نداشته باشد. شاید یک کاندیدا، علاقهمند باشد کسبوکارهای نوپا را در مراحل اولیهی کارشان یاری دهد و از ساعات طولانی کار ابایی نداشته باشد. فراموش نکنید که هر شرکت، فقط به یک مدیرعامل نیاز دارد و زمانی که یک مدیرعامل تصمیم میگیرد شرکت خود را عوض کند، اگر فرصت مناسب و مشابهی برای شغل مدیرعاملی پیش رو نداشته باشد، مجبور است به مشاغل اجرایی دیگری روی بیاورد.
چرا مدیرعاملان قدیمی گزینههای خوبی برای استخدام هستند؟
اول اینکه فقط یک مدیرعامل میتواند تمام حوزهها و جوانب کسبوکار شما را درک کند و متوجه شود که بخشهای مختلف، چگونه کنار یکدیگر کار میکنند. بهعنوان مثال اگر یک مدیرعامل سابق برای سمت مدیریت تکنولوژی شرکت استخدام شود، نهتنها نیازهای بخش فناوری را درک میکند، بلکه میداند این نیازها چه تأثیراتی روی بودجه، استخدام، بازاریابی محصول و نظیر آن خواهند داشت. بهعلاوه یک مدیرعامل سابق، نسبت به مدیری که همهی دوران حرفهای خود را در یک دپارتمان ثابت گذرانده است، افق دید وسیعتری دارد و میتواند تصمیمات بهتری اتخاذ کند.
از طرف دیگر، مدیرعاملان قدیمی نهتنها خطری برای شما محسوب نمیشوند، بلکه واقعاً میتوانند مفید واقع شوند. شرکت شما تا زمانی که به مرحلهی رشد برسد، با چالشهای زیادی روبرو خواهد شد و چه کسی بهتر از مدیرعاملی که شخصاً این چالشها را تجربه کرده است، میتواند به شما کمک کند؟ با همکاری چنین فردی، بهجای اینکه وقتتان را صرف آزمونوخطای راههای مختلف کنید (که به معنای صرف هزینههای بسیار بالاتری است) میتوانید سریعتر و با اعتماد بیشتری به جلو حرکت کنید.
یک دلیل خوب دیگری برای استخدام مدیران باسابقه، تجربهی آنها در اداره کردن جوانب مختلف کسبوکار است؛ حتی اگر از ابتدا با این هدف استخدام نشده باشند. فرض کنید مدیر عملیاتی شما ناگهان استعفا دهد و شرکتتان را ترک کند. تا زمانی که فرد جدیدی جایگزین او کنید، یک مدیرعامل بهخوبی میتواند نقش او را به عهده بگیرد و وظایفش را اجرا کند. ممکن است سرپرست منابع انسانی، در اجرای فرهنگ استارتاپی یا حفظ کارمندان خوب با مشکل مواجه شود. بازهم یک مدیرعامل سابق میتواند تجربیات خود را در اختیار او قرار دهد و توصیههای مفیدی برای رفع این چالشها پیشنهاد دهد.
چرا نباید از استخدام مدیرعامل قدیمی بترسید؟
چرا استخدام یک مدیر حرفهای کارآفرینان را نگران میکند؟ چنین استخدامی قدرت کنترل شما را کاهش نمیدهد. شما هنوز رئیس هستید و کافی است درست مثل قبل در مورد تصمیمگیریهایتان اعتمادبهنفس داشته باشید. اگر یک مدیر باسابقه در کنارتان حضور داشته باشد، سد راه تلاشهای شما نمیشود و به کسبوکارتان آسیبی وارد نمیکند؛ بلکه به شما در کشف و اجرای ایدههای جدید کمک میکند. تصور نکنید مدیری که از خودتان مجربتر است، موقعیت شما را به خطر میاندازد. وظیفهی او کمک کردن به شما است و اگر در این امر موفق نبود، بازهم میتوانید به گزینههای دیگری فکر کنید. به یاد داشته باشید که همیشه افرادی را استخدام کنید که از خودتان باهوشتر و باتجربهترند. اگر زمانی متوجه شدید که باهوشترین فرد دفتر کارتان هستید، باید بدانید که با مشکلی مواجهید.