در سال ۱۹۸۸، زمانی که سران کشورهای مختلف برای اولین بار در تورنتو، کانادا در مورد تغییرات آبوهوایی به گفتگو پرداختند، متوسط دمای کرهی زمین نیم درجه سانتیگراد نسبت به دو دههی پایانی قرن نوزدهم بیشتر بود. اما از آن زمان بعد، انتشار گازهای گلخانهای جهانی (بدون در نظر گرفتن روند فزایندهی جنگلزدایی و استفاده بیشتر از زمینها) به معادل ۳۰ میلیارد تن دیاکسیدکربن در سال رسید.
دانشمندان و سیاستمداران که از این موضوع نگران بودند، خواستار کاهش انتشار گازهای گلخانهای جهان شدند و واضح است که چنین اتفاقی نیفتاد. در سال ۱۹۹۷، زمانی که دیپلماتهای کشورهای پیشروی جهان برای مذاکره در مورد کاهش انتشار گازهای گلخانهای در کیوتو، ژاپن، گرد هم آمدند، انتشار گازهای گلخانهای به حدود ۳۵ میلیارد تن افزایش یافته بود و دمای سطح زمین تقریبا ۰٫۷ درجه سانتیگراد نسبت به میانگین قرن نوزدهم بیشتر شده بود.
تقریبا دو دهه برای دستیابی به موفقیت بعدی لازم بود. هنگامی که دیپلماتهای تقریبا تمامی کشورهای جهان در سال ۲۰۱۵، در پاریس گرد هم آمدند و توافقنامهی دیگری برای مقابله با تغییرات آبوهوایی امضا کردند، دمای کره زمین ۱٫۱ درجه سانتیگراد نسبت به اواخر قرن نوزدهم بیشتر بود و انتشار گازهای گلخانهای هم به کمتر از ۵۰ میلیارد تن رسیده بود.
ذکر این موارد به معنای بیاهمیت جلوه دادن روابط دیپلماتیک نیست. شاید این بهترین کاری است که در حال حاضر، میتوان انجام داد. در حالی که هنوز تاثیرات تغییرات آبوهوایی در آینده نامشخص باقی مانده، واضح است که نمیتوان، کشورهای جهان را به اتخاذ تصمیمات پر هزینهای برای کاهش سوختهای فسیلی متقاعد کرد. مقابله با تغییرات آبوهوایی، تلاشی در مقایس جهانی است. همانطور که اقدامات یک کشور به نفع همه است، کشورهایی هم هستند که وسوسه خواهند شد، از تلاشهای دیگران سوءاستفاده کنند و در همین حال، هیچ کشوری هم نخواهد توانست خود به تنهایی مشکلات خود را حل کند.با وجود پیچوخمهای دیپلماتیک، همهی تلاشهای صورتگرفته از کنفرانس ناموفق تورنتو تا نشست سران در پاریس، نشان میدهد که دیپلماتها، سیاستگذاران و دانشمندان اقلیمی در تلاشاند تا از روند تغییرات آبوهوایی بکاهند.
بستر خشک دریاچهی پوپو در بولیوی، گرم شدن کره زمین طی سه دههی اخیر، موجب خشک شدن آب این دریاچه شده است
اما جهان هنوز در حال گرم شدن است، ناسا و ادارهی ملی اقیانوسی و جوی ایالات متحده (NOAA) گزارش کردهاند که سال گذشته، با چشمپوشی از پدیدهی ال نینو، یکی از گرمترین سالهای تاریخ (از زمان به کارگیری ابزارهای ثبت دما از نیمهی دوم قرن نوزدهم) بوده است. ال نینو، عبارت است از واکنشهای آبوهوایی در مقیاس اقیانوسی جوی که موجب گرم شدن سطح دریاهای مرکز شرقی خط استوای اقیانوس آرام میشود. به همین دلایل، ال نینو تاثیرات قابلتوجهی روی الگوهای آبوهوایی، شرایط اقیانوسها در بخشهای زیادی از جهان دارد. بهگفتهی دانشمندان، با وجودی که پدیدهی ال نینو بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶، دمای متوسط جهانی را تا ۰٫۲ درجهی سانتیگراد افزایش داده است، اما هر دو سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷، بدون پدیدهی ال نینو هم گرمترین سالهای تاریخ محسوب میشوند.
بنابراین، به نظر میرسد که ۳۰ سال دیپلماسی، نتیجهای جز دنیایی گرمتر با گازهای گلخانهای بیشتر نداشته است. در حالی که جهان از تصمیم ترامپ برای خروج ایالات متحده از توافقنامه پاریس نگران است، میتوان به درستی استدلال کرد که بزرگترین مانع برای کاستن از روند گرمایش زمین، توهم پیشرفت است که موجب میشود، برخی کشورها از پذیرش گزینههای دشوار و مقابله با تغییرات آبوهوایی، سرباز زنند. البته، واضح است که بدون ایالات متحده، دیگر کشورهای جهان (امضاکنندگان توافقنامهی پاریس)، همچنان به تعهدات خود پایند خواهند ماند. اما با وجود، اهمیت بالای ایالات متحده برای آینده آبوهوایی جهان، همکاریهای بینالمللی برای کاهش گازهای گلخانهای طی یک دههی آینده، با دشواریهای زیادی همراه خواهد بود.
اسکات بارت، متخصص همکاریهای بینالمللی در دانشگاه کلمبیا که یکی از نویسندگان ارشد گروه تغییر آبوهوایی دولت ایالات متحده هم بوده است، گفت:
ما همچنان مشغول انجام کارهای سابق خود هستیم و انتظار داریم که نتایج متفاوتی به دست بیاوریم.
در توافقنامه آبوهوایی پاریس، امضاکنندگان بر مجموعهای از اهداف توافق کردند تا گرمایش زمین را در مقایسه با دوران ماقبل صنعتی زیر ۲ درجه سانتیگراد نگه دارند. همچنین کشورهای متعهد در این توافقنامه، به نگه داشتن دمای کرهی زمین زیر ۲ درجه سانتیگراد (نسبت به دوران ماقبل صنعتی) اکتفا نکردهاند، بلکه آنها امیدوارند که کشورهای جزیرهای مانند مالدیو که در چند دهه آینده با بالا رفتن سطح دریاها به زیر آب میروند، هم در این موضوع نقش داشته باشند. هدف بلندپروازانهای که امضاکنندگان توافقنامهی پاریس دنبال میکنند، این است که روند افزایش دمای کرهی زمین را تا سال ۲۱۰۰، به کمتر از ۱٫۵ درجه سانتیگراد برسانند.
در این جدول، دمای سالانه جهانی نسبت به دمای متوسط قرن نوزدهم مقایسه شده است. در ستون سمت راست هم، میزان جهانی انتشار گازهای گلخانهای را مشاهده میکنید
برای رسیدن به محدودهی زیر ۲ درجه سانتیگراد، کاهش انتشار جهانی دیاکسیدکربن باید در حدود یک دههی آینده واقعا کاهش پیدا کند. نیم قرن بعد هم، باید قادر به جداسازی و ذخیره دیاکسیدکربن از هوا باشیم. و مشخصا نگه داشتن دمای جهانی در محدوده ۱٫۵ سانتیگرادی بسیار دشوارتر از سقف ۲ درجه سانتیگراد است.
با این حال، کارشناسان پس از بررسی پیشنهادات توافقنامه پاریس، اعلام کردند که انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰، از میزانی که برای نگه داشتن روند افزایش دمای زمین زیر ۲ درجه سانتیگراد (با انتشار ۱۲ تا ۱۴ میلیون تن دیاکسیدکربن) لازم است، عبور خواهد کرد. اما آیا رویکردهای بهتری هم وجود دارد؟
ایده باشگاه آبوهوایی که توسط ویلیام نورد هاوس، اقتصاددان دانشگاه ییل پیشنهاد داده شده است، دارای یک الزام تعهدآور است که توافقات حاصل شده، فاقد آن است. کشورهایی که در این باشگاه حضور دارند، باید متعهد شوند که انتشار دیاکسیدکربن خود را کاهش دهند و تعرفهای برای واردات کشورهای غیر عضو اعمال کنند تا آنها را تشویق به حضور در این گروه کنند.
مارتین ویتزمن، پژوهشگری از دانشگاه هاروارد، از ایده یک مالیات جهانی برای انتشار کربن حمایت میکند. ویتزمن میگوید که ممکن است، توافق بر سر مالیات کربن نسبت به محدودیت انتشار گازهای گلخانهای سادهتر باشد. یک مزیت قابلتوجه مالیات کربن، این است که کشورها میتوانند از درآمد مالیاتی خود برای سرمایهگذاری در زمینهی انرژیهای پاک استفاده کنند.
در مالیات کربن، هزینههای خارجی انتشار گازهای گلخانهای، در بهای سوخت محاسبه میشود که موجب، کاهش مصرف انرژی و انتشار آلایندهها میشود. بارت استدلال میکند که توافقنامه پاریس میتواند محدودیتهای سادهتری را برای جلوگیری از انتشار گازهای خاص (مانند توافق سال ۲۰۱۶ در نشست ۱۷۰ کشور جهان در کیگالی، رواندا که برای کاهش انتشار هیدروفلوئورو کربن صورت گرفت) یا در صنایع خاص مانند هوانوردی یا فولاد اعمال کند.
اما شاید هیچ کدام از این راهکارها موثر نباشد. باشگاه آبوهوایی هم، ممکن است در صورت اعمال موانع تجاری برای مقابله با تعرفههای واردات از سوی کشورهای غیر عضو، به شکست بیانجامد. از طرف دیگر، هماهنگ کردن مالیات در سراسر جهان هم، میتواند به دشواری حل خود مسئلهی تغییرات آبوهوایی باشد. به این جهت، پیشنهاد بارت، ممکن است در مقیاسی که لازم است قابل اجرا نباشد. اما راهکاری که قطعا به اندازه کافی موثر نیست، استراتژیهای آبوهوایی است که بر اساس افکار واهی بنا شده باشند. گمانهزنیهایی مانند اینکه کشورهای جهان میتوانند برای جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای، از جاهطلبیهای خود صرف نظر کنند.
با وجود سه دهه پیشرفتهای فریبندهی دیپلماتیک -همراه با کاهش قیمت توربینهای بادی، پانلهای خورشیدی و باتریها – دانشمندان آبوهوایی، تکنولوژیستها و سیاستگذاران را در مقابله با تغییرات آبوهوایی به این نتیجه رسانده است که با اتخاذ انتخابهای مناسب میتوان به نتیجه دست یافت.
یک نیروگاه با سوخت زغال سنگ در کنتاکی، آمریکا. تلاشهای اخیر برای جذب کربن جهت مقابله با تغییرات آبوهوایی، به نگرانیهای زیادی در مورد چشمپوشی از سوختهای فسیلی دامن زده است
اما در واقع، هیچ حرکتی جهت سرمایهگذاری برای جداسازی و ذخیره کربندی اکسید انجام نشده و این میتواند به معنای تمایل برای ادامه استفاده از سوختهای فسیلی باشد. انرژی هستهای، تنها منبع انرژی با کربن کم، هیچگاه به مقیاس مورد نیاز دست پیدا نکرده است. مهندسی آبوهوا (مانند فرستادن ذرات معلق به جو زمین برای برگرداندن گرمای خورشید به فضا) موضوع غیر قابل بحث دیگری در این حیطه است.
اما در نهایت، این گزینهها به احتمال زیاد روی میز باقی خواهند ماند، چرا که پیامدهای تغییرات آبوهوایی به شدت در کانون توجهات حضور خواهند داشت. شاید باورهای سادهانگارانهای مانند اینکه جهان میتواند منحصرا با تکیه بر انرژیهای سبز (مانند انرژی بادی و خورشیدی و…) وابستگی به کربن را طی چند دهه کاهش دهد، میتواند راهی برای درک واقعگرایانهتر این موضوع باشد.
و اما آن زمان، برخی کشورها تصمیم میگیرند که توافقنامه پاریس را به کلی فراموش کنند و چند جت را برای پمپاژ گوگرد دی اکسید به لایههای فوقانی جو زمین بفرستند تا دمای کرهی زمین را موقتا کاهش دهند. همچنین در آینده مسابقهای برای ساخت و توسعه تکنیکهای برای جداسازی و ذخیره کربندی اکسید از جو و ژنراتورهای هستهای پیشرفته به وجود خواهد آمد. اما آن موقع، دیگر برای نجات کشور جزیرهای مانند مالدیو (که مدتها قبل به زیر آب رفته) دیر شده است. و شاید هم دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن باشد!