شاید هماکنون هیدئو کوجیما سرش به کار دیگری مشغول باشد، اما واضح است که Konami حالا حالاها با سری Metal Gear کار دارد. مصداق بارز این ادعا، بازی Metal Gear Survive است که زمان زیادی از عرضهی آن نمیگذرد؛ اثری که با وجود داشتن تفاوتهای بسیار با دیگر بازیهای سری، سعی داشت خودش را پسر خلف Metal Gear جا بزند. این مسئله بر هیچ یک از طرفداران Metal Gear پوشیده نیست که کونامی بدون وجود مغز متفکر سری، راه بسیار دشواری برای تکرار کردن موفقیت درخشانترین آثار این مجموعه دارد. با این حال کونامی میتواند به جای خلق یک ایده از نو برای رقابت با هر آنچه که این سری را به قلهای دست نیافتنی در تاریخ بازیهای کامپیوتری تبدیل کرده، با استفاده از ایدههایی که قبلا آزمایش خود را پس دادهاند یا در گذشته کمتر به آنها توجه شده، با ساخت و ادامه دادن اسپین آفهایی از سری، طرفداران قدیمی Metal Gear را دوباره پای نسخههای جدید مجموعه بکشاند.
Metal Gear Rising 2
بدون شک اولین حلقه در این زنجیر باید ادامهی معروفترین اسپین آف سری، Metal Gear Rising: Revengeance باشد. این بازی در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و توانست چه از نظر منتقدین و چه از نظر فروش عملکرد نسبتا خوبی داشته باشد. با وجود اینکه Metal Gear Rising: Revengeance را نمیتوان یک Metal Gear اصیل نامید، با این حال نمیتوان انکار کرد که این بازی رنگ و بویی تازه به این مجموعه بخشید و تجربهی مبارزات سریع و مهیجی را به بازیکنان ارائه کرد که تکرارشان هنوز هم حس فوق العادهای دارد.
داستان Raiden یا همان Jack the Ripper به وضوح با پایانش هنوز خیلی فاصله دارد. در پایان Revengeance با جدا شدن Raiden از Maverick، این کاراکتر دیگر رسما به جایی وابستگی ندارد و دیدن طغیانگریها و مبارزات نزدیک سرگرم کنندهی او به عنوان یک شخصیت مستقل، میتواند بسیار جذاب باشد. داستان این بازی در سال ۲۰۱۸ جریان دارد…. پس چه سالی بهتر از این برای معرفی ادامهی آن؟!
Portable Ops 2
Metal Gear Solid: Portable Ops بدون شک فوق العاده بود. با وجود اینکه این بازی بعدها زیر سایهی Metal Gear Solid: Peace Walker رفت، اما همین که توانست با وجود محدودیتهای کنترل در PSP، گیمپلی مخفی کاری همیشگی سری را که اصلا امضای اسم Metal Gear به حساب میآید به این خوبی به این کنسول بیاورد، خود به تنهایی این بازی را به اثری قابل ستایش بدل کرده است. با عرضهی نینتندو سوییچ در بازار جهانی و تصمیم کونامی برای عرضهی بازیهای سری در پلتفرمهایی غیر از کنسولهای سونی (تصمیمی که از Metal Gear Solid V: The Phantom Pain آغاز شد)، حالا زمان مناسبی برای توجه به بازیهای کلاسیک سری مثل Portable Ops برای این کنسول نینتندو است. بزرگترین چالش چه برای Peace Walker و چه Portable Ops، محدودیت کنترل در کنسول PSP بود که همچین چیزی اصلا در سوئیچ وجود ندارد و شما روی این کنسول میتوانید یک بازی Metal Gear را به راحتی هر چه تمامتر تجربه کنید.
میشود به پورت Metal Gear Solid V روی سوئیچ یا انتشار ادامهی Peace Walker هم فکر کرد، اما چیزی که Portable Ops را برای عرضه روی این کنسول مناسبتر میکند، مراحل فشرده، کوتاه اما خلاقانهی این بازی است که مهارت استتار بازیکنان را هر چه بیشتر به چالش میکشد. تجربه کردن چنین بازی روی کنسولهای دستی یا تلفنهای همراه بسیار بهتر است چون نیاز به گذاشتن زمان زیادی ندارد و میتواند بهترین انتخاب برای گذراندن یک وقت خوب در مسیر کار، دانشگاه، مدرسه و… باشد.
صرفا لازم نیست که Portable Ops 2 مثل نسخهی اول حول Naked Snake (یا همان رئیس بزرگ) بچرخد؛ در حقیقت بهتر است که این کار را نکند. کونامی با Metal Gear Survive ثابت کرد که مشکلی با اضافه کردن شخصیتهای جدید به دنیای Metal Gear ندارد. حتی اگر کونامی نتواند از پس این کار بربیاید، میتواند از عملکرد VR Missions که صرفا مجموعهای از مراحل مختلف بدون داستان برای به چالش کشیدن مهارت استتار در بازیکنان بود، الهام بگیرد.
Metal Gear Acid 3
شاید پیش خودتان بگویید «چرا کسی باید همچین چیزی بخواهد؟!» و جواب واضح است؛ Metal Gear Acid و Metal Gear Acid 2 بسیار بازیهای سرگرم کنندهای بودند، پس چرا که نه؟! این درست است که در این دو اسپین آف، خیلی از عناصر سری Metal Gear نادیده گرفته شد، با این حال نمیتوان انکار کرد که این دو بازی، از بهترین بازیهای استراتژیک کارتی تاریخ به حساب میآیند و حتی تا به امروز جلوی جدیدترین آثاری که در این ژانر ساخته شده، حرفهای زیادی برای گفتن دارند. Acid یک و دو، در گیم پلی تعادل خوبی داشتند و چالشهای جذابی پیشروی بازیکنان قرار میدادند. Metal Gear Acid یکی از معدود بازیهای خوب و جذاب این ژانر است؛ به قدری خوب که اگر کونامی تصمیم به ساخت نسخهی جدید آن بگیرد، میتواند نام خود را به عنوان ناجی ژانر استراتژی کارتی در تاریخ ثبت کند.
بازیهای کارتی زیادی از جمله Duelyst ،Gwent ،Hearthstone و… در چند سال اخیر منتشر شده است، اما اغلب آنها عمدتا چیزی جز بازیهای کارتی معمولی نیستند. در Metal Gear Acid از کارتها نه برای خلق شخصیتهایی که به مباررزه بپردازند، بلکه برای کنترل شخصیتها استفاده میشود. با استفادهی Kingdom Hearts: Chain of Memories از این سبک گیم پلی، این تکنیک محبوبیت خاصی در بین بازیهای دههی ۲۰۰۰ پیدا کرد.
Metal Gear Ocelot
ریوالور آسلات یکی از جالبترین شخصیتها در سری Metal Gear است. در طول مجموعه، این شخصیت مدام در حال تغییر بود. هیچکس تاثیر فوق العاده زیاد او در سری را به عنوان رقیب نیکد اسنیک نمیتواند انکار کند. این شخصیت به شدت احساسی که پایان فراموش نشدنی MGS IV را رغم زد، با حضورش در The Phantom Pain سوال بزرگی را در ذهن همهی طرفداران بهوجود آورد؛ در بازهی زمانی بین Peace Walker و The Phantom Pain، او مشغول چه کاری بوده و اصلا چه بر سرش آمده است. به نظر من که همین میتواند ایدهای فوق العاده برای یک اسپین آف باشد.
همانطور که Metal Gear Rising با وجود Raiden به عنوان شخصیت اصلی، گیم پلی منحصر به فرد خودش را دارد، بازی Ocelot هم میتواند به یک بازی شوتر خاص و جذاب تبدیل شود.
اگر ایدهای ندارید که چه چیزی از این بازی میشود بیرون کشید، مکانیکهای تیراندازی Call of Juarez: Gunslinger را با داستانسرایی فوق العادهی یک نسخه از Metal Gear تصور کنید. این بازی به کونامی اجازه میدهد که بخشی از فضاهای خالی داستان این سری را که هنوز تعریف نشده باقی مانده، پر کند.
ماجراهای Rat Patrol Team 01
Rat Patrol Team 01، تیمی شامل مریل سیلوربرگ، اد، جاناتان و جانی ساساکی است. سر و کلهی این تیم در Metal Gear Solid IV پیدا میشود و نقششان آنقدرها هم کمرنگ نیست. داستان زیادی در پس این تیم وجود دارد؛ آنقدر زیاد که بشود یک بازی دربارهی آنها ساخت. یک بازی Co-op چهار نفره با حال و هوای Ghost Recon، اما با سبک گیم پلی و داستانسرایی Metal Gear را تصور کنید که حول Rat Patrol Team 01 میچرخد.
چنین بازی میتواند از خیلی مکانیکهای The Phantom Pain، همانطور که در حالت مولتی پلیر دیدیم، استفاده کند و این بدین معناست که پیشتر ایدههای مشابهی در سری انجام شدهاند و به راحتی میتوان از آنها الگو برداری کرد. تصور کنید که این بار به جای به تنهایی نفوذ کردن به دژهای مختلف، با یک تیم وارد نقشههای مملو از دشمن بشوید. بازیهای Metal Gear همیشه راههای مختلفی برای شکست دادن دشمنان در اختیار بازیکنان قرار میدهند، پس به نظر نمیرسد ایدهی جذاب بازی گروهی و اضافه کردن استراتژیهای مختلف ایرادی داشته باشد.
نظر شما چیست؟ آیا اصلا با ادامه پیدا کردن این مجموعه به هر شکل موافق هستید؟ چه ایدههای جذاب دیگری برای ساخت اسپین آف وجود دارد؟ نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.