سم والتون (Samuel Moore Walton) تاجر آمریکایی و کارآفرینی بود که شهرت اصلی خود را مدیون خردهفروشی والمارت است. علاوه بر والمارت، والتون شرکت سمز کلاب را نیز تاسیس کرد که بهعنوان یک عمدهفروشی از زیرمجموعههای والمارت فعالیت میکند.
فروشگاه والمارت پس از تاسیس توسط والتون به مرور خود را به بزرگترین خردهفروشی جهان تبدیل کرد. در حال حاضر این شرکت بهعنوان بزرگترین سازمان استخدامی خصوصی در جهان شناخته میشود که ۲.۳ میلیون کارمند در سرتاسر جهان دارد. سم والتون در زمان حیات خود به مدت ۶ سال بهعنوان ثروتمندترین فرد آمریکا شناخته میشد.
سم والتون با تاسیس والمارت، فرهنگ خرید کردن آمریکاییها و پس از آن بسیاری نقاط جهان را تغییر داد. استراتژیها و رفتارهای اولیهی او که روی مناطق دورافتاده و روستایی تمرکز داشت، باعث شد که بزرگان این صنعت در ابتدا توجهی جدی به شرکت او نداشته باشند. شرکتهایی همچون کیمارت، سیرز و وولورث زمانی متوجه این جوان روستایی شدند که دیگر کسبوکارشان بهطور کامل به حاشیه رفته بود.
موفقیتهای والتون به سادگی بهدست نیامند. پرورش یافتن در خانوادهای تقریبا فقیر و زندگی در شرایط ناپایدار اقتصادی، او را در سالهای نوجوانی با بازار کار آشنا کرد. فعالیت در بازار کار، ارزش کار سخت را به سم آموخت و همین آموزهها، پایهگذار فرهنگ والمارت در سالهای بعدی شدند. شرکتی که او در سال ۱۹۶۹ تاسیس کرد، امروز با حدود ۱۱۷۰۰ فروشگاه در ۲۸ کشور جهان مشغول به کار است.
یکی از هزاران فروشگاه والمارت، میراث سم والتون
تولد و تحصیل
سم والتون در ۲۹ مارس سال ۱۹۱۸ میلادی در کینگفیشر اکلاهاما به دنیا آمد. پدرش توماس گیبسون والتون و مادرش ننسی لی نام داشت. سم تا سال ۱۹۲۳ بههمراه والدینش در مزرعهی شخصی در همان منطقه زندگی کرد. کشاورزی در آن زمان درآمد مناسبی نداشت و پدر سم برای گذران هزینههای زندگی وارد کسبوکار رهن و اجارهی مزرعه شد. او در شرکت برادرش با نام Walton Mortgage Company مشغول به کار شد. این شرکت زیرمجموعهای از شرکت بیمهی عمر متروپولیتن بود.
سبک کاری جدید توماس، باعث شد که خانوادهی او در سالهای بعدی در شهرهای کوچک متعددی ساکن شوند. سم که یک برادر کوچکتر به نام جیمز (متولد ۱۹۲۱) هم داشت، بدون توجه به جابهجاییهای متعدد، در تحصیل خود پیشرفت میکرد و در پایهی هشتم تحصیل، به جوانترین دارندهی مدال پیشاهنگی آمریکا تبدیل شد. او در آن زمان در مدرسهای واقع در شهر شلبینا در میزوری تحصیل میکرد.
دوران کودکی و نوجوانی سم والتون در اوج بحران اقتصادی قرن گذشت. او در این زمان به همراه خانوادهاش در شهر کلمبیا در میزوری ساکن بود و مانند پسران دیگر، در کسب درآمد برای خانواده نیز تلاشهای متعددی میکرد. دوشیدن گاو، پر کردن بطریهای شیر و نقل و انتقال محصولات دامداری برای مشتریان، از کارهایی بودند که سم جوان به آنها مشغول بود.
سم در سنین کودکی (سمت چپ)
سم والتون دوران دبیرستان را در مدرسهی دیوید اچ.هیکمن گذارند. یکی از شغلهای معمول پسران نوجوان در آمریکا در آن زمان، تحویل روزنامه بود. سم نیز مانند دیگر همسالان خود در این زمینه کار میکرد و روزنامهی کلمبیا دیلی تریبیون را به مشترکین تحویل میداد. او علاوه بر تحویل روزنامه، به فروش حق اشراک مجله هم مشغول بود. فعالیتهای جدی و داوطلبانهی او در این موارد، او را در پایان دوران دبیرستان به لقب «پسر همهکاره» ملقب کرد.
پس از دبیرستان، سم تصمیم گرفت تا برای پیدا کردن فرصت درآمدی بهتر به دانشگاه رود. او در پذیرش دانشگاه میزوری قبول شد. او در رشتهی اقتصاد در این دانشگاه تحصیل میکرد و در کنار درس، انواع شغلها را برای کسب درآمد امتحان کرد. در نهایت در سال ۱۹۴۰، سم والتون با مدرک کارشناسی از دانشگاه میزوری فارغالتحصیل شد.
شروع فعالیت کاری
والتون سه روز پس از پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، بهعنوان کارآموز مدیریت وارد خردهفروشی جی.سی.پنی در دموین ایالت آیووا شد. اولین شغل رسمی میلیاردر اسطورهای آمریکا، درآمد ۷۵ دلاری در ماه داشت. والتون به مدت ۱۸ ماه در این شرکت مشغول به کار بود. او هیچگاه در میان برترین فروشندگان این فروشگاه نبود چون با سیستم کاغذی و گزارشنویسی آن مشکل داشت و حتی از طرف مدیر فروشگاه تهدید به اخراج شد. تا این که در سال ۱۹۴۲ برای پیوستن به ارتش در جنگ جهانی دوم، از شغل خود استعفا داد.
سم والتون در کنار خانواده در سالهای جنگ جهانی دوم
او مدت کوتاهی نیز در شرکت شنایع شیمیایی دوپون در اوکلاهاما، تولیدکنندهی باروت در زمان جنگ جهانی کار کرد. پس از مدت کوتاهی، والتون به بخش نیروهای جاسوسی ارتش آمریکا ملحق شد و وظیفهی بازرسی امنیتی فرودگاههای نظامی و زندانهای جنگی را بر عهده گرفت. موقعیت فعالیت او در این سمت، فورت داگلاس در ایالت یوتا بود. والتون در نهایت در زمان جنگ به درجهی کاپیتانی (معادل سروان) رسید.
اولین فروشگاهها
والتون در سال ۱۹۴۵ ارتش را ترک کرد و در سن ۲۶ سالگی مدیریت اولین فروشگاه خود را شروع کرد. والتون با دریافت ۲۰ هزار دلار وام از پدر همسرش بعلاوهی پنج هزار دلار پسانداز خودش از دوران جنگ، شعبهای از فروشگاه بن فرانکلین در نیوزپورت آرکانزاس را اجاره کرد. این فروشگاه زیرمجموعهای از فروشگاههای زنجیرهای Butler Brothers بود.
والتون از همان ابتدای مدیریت فروشگاه، سیاستهای خاص خود را شروع کرد و رفتارهای او نویدبخش آیندهای روشن برای کسبوکارش بود. او اعتقاد داشت که قفسههای فروشگاه باید مملو از انواع اجناس مورد نیاز باشد. دومین فروشگاه والتون نیز بهسرعت و در همان خیابان فروشگاه اول با نام Eagle تاسیس شد.
رشد سریع فروشگاه والتون، فروش آنها را در مدت سه سال از ۸۰ هزار دلار به ۲۲۵ هزار دلار رساند. صاحب اصلی فروشگاه یعنی P. K. Holmes، خانوادهای با سابقهی طولانی در صنعت خردهفروشی داشت. پس از رشد والتون، توجه او به فروشگاه جلب شد. او بهمنظور حفظ حق فروش و فرانشیز فروشگاه، قرارداد والتون را تمدید نکرد تا پسرش مدیریت این فروشگاه را در دست بگیرد.
قرارداد والتون بهگونهای بود که اجازهی تمدید را به او نمیداد و بعلاوه، نرخ اجاره (پنج درصد از فروش) نیز بسیار بالا رفت که در مجموع باعث ترک فروشگاه توسط او شد. این موارد، اولین درسهای جدی سم در دنیای کسبوکار بودند. هولمز علاوه بر اخراج والتون، انبار و تجهیزات فروشگاه را نیز به قیمت ۵۰ هزار دلار تصاحب کرد که البته از نظر والتون قیمتی منصفانه بود.
یکی از مجموعه فروشگاههای بن فرانکلین تحت مدیریت والتون
در نهایت واگذاری اولین فروشگاه تحت مدیریت والتون، یک سال پیش از موعد قرارداد انجام شد و سم به همراه همسرش هلن و پدر او، تصمیم گرفتند تا برای شروع کسبوکار جدید، محلی را در بنتونویل آرکانزاس پیدا کنند. آنها یک فروشگاه تخفیفی را در میدان اصلی این شهر اجاره کردند. درآمد این فروشگاه در آن زمان ۷۲ هزار دلار در سال بود که در سالهای اولیهی فعالیت والتون به ۱۰۵ و سپس ۱۴۰ هزار دلار رسید.
موفقیت در مدیریت فروشگاه Five and Dime در بنتونویل، درآمد زیادی را برای والتون به همراه داشت. او پس از موفقیت در فروشگاههای اولیهی خود تصمیم گرفت تا در مکانهای متعدد دیگر، فروشگاه تاسیس کند. او به دنبال تاسیس شعبههای فروشگاههای زنجیرهای بن فرانکلین بود.
والتون جوان در کنار همسر و چهار فرزندش
در سال ۱۹۵۴، والتون به همراه برادرش جیمز، مغازهای را در مرکز خرید شهر راسکین هایتس از توابع کانزاس سیتی تاسیس کرد. در سالهای بعد او به کمک برادرش و پدر همسرش، فروشگاههای متعددی را در شهرهای مختلف تاسیس کرد. والتون برای تشویق مدیران فروشگاهها، پیشنهاد سهام شرکت را به آنها ارائه میکرد که نقش مهمی در افزایش علاقهی این مدیران داشت.
در سال ۱۹۶۲، سم و برادرش ۱۶ فروشگاه در نقاط مختلف آرکازاس، میزوری و کانزاس داشتند. ۱۵ فروشگاه متعلق به مجموعهی بن فرانکلین بودند و تنها یکی از آنها، مستقل بود.
فروشگاه تخفیفی مستقل والتون
تولد والمارت
والتون که در شروع دههی ۱۹۷۰ صاحب ۱۶ فروشگاه بود، از درآمد کسب شده راضی نبود و اعتقاد داشت که این درآمد با تلاشهایش همخوانی ندارد. او تصمیم گرفت تا سیاست تخفیفی فروشگاههای خود را شدیدتر کند تا با افزایش فروش، باز هم سوددهی خود را افزایش دهد.
یکی از مجموعه فروشگاههای خردهفروشی در آن سالها، Meijer نام داشت که با سرعت مناسبی نیز رشد کرده بود. رشد این فروشگاه و طرح کسبوکار آن، توجه والتون را به خود جلب کرد. او به دنبال یک استراتژی فروش جامع در فروشگاهها بود و طرح کسبوکار خود را در مجموعهی Meijer اجرا شده میدید. والتون با مطالعهی طرح این شرکت، تصمیم گرفت تا بهجای تاسیس فروشگاههای زنجیرهای تخفیفی معمول، فروشگاههای خود را در شهرهای کوچک تاسیس کند. در طرح مورد نظر والتون، تمامی محصولات با تخفیف بالا عرضه میشدند.
والتون در قدم اول به مسئولین فرانشیر فروشگاه بن فرانکلین مراجعه کرد و ایدهی خود را با آنها در میان گذاشت. مدیران این شرکت پس از آن که ایدهی والتون مبنی بر نصف کردن حاشیهی سود را شنیدند، با قدرت با او مخالفت کردند. در نهایت والتون تصمیم گرفت که خودش وارد تجارت شود و با گرفتن وامی به ضمانت خانهاش، اولین فروشگاه خود را تاسیس مرد.
یکی از اولین فروشگاههای والمارت
اولین فروشگاه والمارت با نام Wal-Mart Discount City Store در دوم جولای ۱۹۶۲ در شهر راجرز آرکانزاس تاسیس شد. نام وال-مارت مخفف عبارت «والتون مارت» به معنای بازار والتون است. این فروشگاه در خیابان وست والنات تاسیس شد. هدف الویهی والتون از تاسیس این فروشگاه، فروش محصولات تولید ایالات متحدهی آمریکا بود. هدف بعدی نیز این بود که به مرور سازندگان آمریکایی با مجموعهی والمارت آشنا شده و محصولات خود را با قیمتی رقابتی به آنها عرضه کنند.
در همان سال تاسیس والمارت، رقبای بزرگی همچون کی.مارت و وولکو نیز در با استراتژی مشابه صنعت خردهفروشی آمریکا حضور داشتند. آنها به راحتی میتوانستند والمارت را شکست دهند اما والتون فروشگاههای خود را آنقدر دور از مرکز توجه تاسیس کرده بود که هیچکس او را رقیبی جدی نمیدانست.
والتون برای راهاندازی مدل مورد نظرش، فروشگاهها را در مناطقی با فاصلهی یک ساعته از انبار اصلی والمارت تاسیس کرد و با این طرح، عملیات لوجستیک و جابجایی مواد را نیز توسط کامیونهای شرکت خودش انجام داد. حجم خرید بالا و سیستم تحویل عالی، امکان فروش تخفیفی مناسب را برای والمات فراهم کرد. رشد مجموعه فروشگاههای والمارت به حدی بود که تعداد آنها از ۱۹۰ عدد در سال ۱۹۷۷ به ۸۰۰ عدد در سال ۱۹۸۵ رسید.
حضور والتون در فروشگاه و صحبت مستقیم با کارمندان و فروشندهها
سیاست سود پایین والمارت، در دورههای مختلف والتون را مجبور به گرفتن وام کرد. او سرانجام در سال ۱۹۷۰ تصمیم گرفت تا با حفظ ۶۱ درصد مالکیت شرکت خود، آن را بهصورت عمومی در بازار سهام عرضه کند. این عرضهی عمومی درآمدی حدود پنج میلیون دلار را به والمارت سرازیر کرد. این شرکت در سال ۱۹۷۲ با نماد WMT وارد بازار سهام نیویورک شد. آنها اولین رکورد خود را با ثبت فروش سالانه یک میلیارد دلار در سال ۱۹۸۰ جشن گرفتند.
والتون در سال ۱۹۸۳ تصمیم گرفت تا وارد صنعت عمدهفروشی نیز بشود. او Sam’s Wholesale Club را بهمنظور تامین مواد مورد نیاز کسبوکارهای کوچک تاسیس کرد. این شرکت نیز مانند والمارت به سوددهی بالایی رسید تا این که در سال ۱۹۸۷، والمارت بهعنوان سومین فردهفروشی بزرگ در ایالات متحدهی آمریکا شناخته شد. والتون در سال ۱۹۸۸ از سمت مدیرعاملی والمارت استعفا داد و با حفظ سمت ریاست هیئت مدیره، دیوید گلس را جایگزین خود در سمت مدیرعاملی کرد.
والتون در سال ۱۹۹۰ و در میهمانی سالانهی شرکت خود پیشبینی کرد که درآمد والمارت تا یک دهه بعد به ۱۲۵ میلیارد دلار خواهد رسید. در دو سال بعدی فعالیت این شرکت، آنها جایگاه کیمارت و سیرز را تصاحب کرده و بزرگترین خردهفروش آمریکا شدند.
سم والتون در کنار مشتریان والمارت
زندگی شخصی و مرگ
سم والتون در ۱۴ فوریهی سال ۱۹۴۳ با هلن رابسون ازدواج کرد. آنها چهار فرزند داشتند که همگی سهمی از فروشگاههای والمارت به ارث بردند. ساموئل رابسون والتون یکی از پسران این خانواده بود که در خلال سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۵ بهعنوان مدیر مجموعه فروشگاههای والمارت مشغول به فعالیت بود. آلیس والتون نیز تنها دختر سم والتون است که در حال حاضر با ثروتی حدود ۴۲ میلیارد دلار، ثروتمندترین زن جهان است.
فعالیتهای بشردوستانه و عضویت در هیئت امنای خیریههای متعدد، از عادات خانوادهی والتون بود. آنها در کلیسای پروتستان بنتونویل فعالیتی جدی داشتند و خود سم بهعنوان معلم دانشآموزان دبیرستانی در این کلیسا فعالیت میکرد. علاوه بر آن، این زوج بنیاد خیریهی والمارت را در سال ۱۹۷۹ تاسیس کردند.
خانوادهی ثروتمند والتون
سم والتون در پنجم آوریل سال ۱۹۹۲ در سن ۷۴ سالگی بر اثر سرطان استخوان از بیمارستان لیتل راک آرکانزاس از دنیا رفت. خبر درگذشت او به تمام ۱۹۶۰ فروشگاه والمارت در آن سال مخابره شد. در آن زمان، این شرکت ۳۸۰ هزار کارمند داشت و فروش سالانهی آنها به حدود ۵۰ میلیارد دلار میسید. بدن والتون در گورستان بنتونویل دفن شد. دانشگاه آرکانزاس، به احترام این کارآفرین اسطورهای، دانشکدهی کسب و کار خود را سم ام.والتون نام نهاده است.
والتون مالکیت فروشگاهش را برای همسر و فرزندانش به ارث گذاشت. خانوادهی والتون تا سال ۲۰۰۵، پنج جایگاه را در میان ۱۰ فرد ثروتمند ایالات متحدهی آمریکا به خود اختصاص داده بودند. نکتهی دیگر این که دختران برادر سم نیز سهمی کوچک از والمارت دارند.
والتون در سال ۱۹۹۸ در لیست ۱۰۰ نفرهی مجلهی تایمز شامل افراد تاثیرگذار قرن بیستم قرار گرفت. علاوه بر آن، او در سال ۱۹۹۲ نشان افتخار آزادی رئیس جمهوری را از رئیس جمهور وقت آمریکا یعنی جورج بوش پدر دریافت کرد. والتون در خلال سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۸ از طرف نشریهی فوربز بهعنوان ثروتمندترین فرد آمریکا شناخته میشد.
نکتهی مهم در مورد زندگی سم والتون این که او خردهفروشی را اختراع نکرد؛ همانطور که هنری فورد اتومبیل را اختراع نکرد. اما خط تولید فورد، صنعت آمریکا را متحول کرد و سیاستهای فروش والتون نیز انقلابی در اقتصاد خدماتی آمریکا به پا کرد. به بیان دیگر، والتون نهتنها فرهنگ خرید را در آمریکا تغییر داد بلکه فلسفهی تاسیس کسبوکارهای خردهفروشی و همچنین هرم قدرت و تاثیرگذاری را نیز در آنها متحول کرد.
دریافت مدال افتحار از جورج بوش پدر
نقل قولهای مشهور از سم والتون
- شما نمیتوانید کاری که یک بار موفق بوده را همیشه تکرار کنید. همه چیز در حال تغییر است و برای موفقیت باید در خط مقدم تغییر باشید.
- تنها یک رئیس وجود دارد و آن هم مشتری است. او میتواند هر کسی در شرکت از فروشندهی ساده تا مدیر را با خرید نکردن اخراج کند.
- رهبران موفق از روندهای مرسوم خارج میشوند تا اعتماد بهنفس نیروهای خود را افزایش دهند. اعتمادبهنفس افراد را به انجام کارهای خارقالعاده هدایت میکند.
- هدف هر شرکت، ارائهی خدمات مشتری به سبکی است که نه تنها عالی بلکه افسانهای باشد.
- هر چیزی که میتوانید را با شرکا و همکارانتان در میان بگذارید. وقتی افراد اطلاعات داشته باشند، اهمیت بیشتری به کار میدهند و در نهایت هیچچیز مانع آنها نخواهد بود.
- موفقیتها را جشن بگیرید و با شکستها شوخی کنید. همیشه خوشحال باشید و انرژی مثبت منتقل کنید تا اطرافیان نیز با قدرت کار کنند.
- رفتار مدیر با کارمندان، همان رفتاری است که کارمندان با مشتریها خواهند داشت.