راشل کانا، یک کارآفرین اجتماعی است که داستان موفقیت خود را با تجسم راهنمایی گرفتن از ریچارد برانسون (مؤسس شرکت ویرجین و یکی از نمونههای بارز کارآفرین موفق) به سرانجام رسانده. او به اطرافیان خود میگفت از ریچارد برانسون مشورت میگیرد و در چالشهای کاری، از راهنماییهای او استفاده میکند. پس از فروکش کردن تعجب و کنجکاوی دوستان، راشل به آنها توضیح میداد که ارتباط مستقیمی با برانسون ندارد و تنها با تصویر او صحبت میکند!
شاید این نوع تفکر برای حل مشکلات کاری، کمی مبهم و غیر عادی به نظر برسد؛ اما راشل معتقد است این روش نوعی درمان روحی به نام تجسم را شامل میشود که در طول مسیر کاری، کمک زیادی به او کرده است. او در زمانهایی که در کسبوکار با چالش روبهرو میشد، تنها به تصویر برانسون در گوشی تلفن همراه خود می نگریست و در ذهن خود، از او راه حل درخواست میکرد. با این کار، راشل در ذهن خود به تفکر استراتژیک برای حل مشکل میپرداخت و همیشه راه حلهایی جدید پیدا میکرد. در ادامهی این مقالهی زومیت صحبتهای راشل کانا در مورد استفاده از روش تجسم برای حل مشکلات کاری را بازگو میکنیم.
۱- ارزش تجسم را درک کنید
راشل در زمان شروع کسبوکار اجتماعی جدیدش، با مشکلات متعددی روبهرو بود. او تجربیات متعددی در راهاندازی استارتاپ داشت و پس از مدتی تصمیم گرفت به حرفهی خودش یعنی درمان بازگردد. در آن زمان او ارتباطات خاص و توانایی پیدا کردن مربی (منتور) مناسب برای پیشرفت شخصی نداشت. به همین دلیل راشل به سبک درمانی شبیه به هیپنوتراپی (درمان از طریق هیپنوتیزم) روی آورد.
هیپنوتراپی به زبان ساده از خاطرات خوب گذشته و احساسات دخیل در آنها برای درمان وضعیت حاضر استفاده میکند. راشل بهمنظور استفاده از این روش، تصویری از برانسون را در گوشی تلفن همراه خود ذخیره کرده است و در مواقع رویارویی با چالشها، با این تصویر صحبت میکند. او در ذهن خود تصور میکند که در مقابل برانسون نشسته است و از او کمک میخواهد. سپس خاطرات خوب و موفقیتهای گذشته را به یاد میآورد و احساسات آن زمان را در ذهن خود وارد میکند. با این تکنیک، راشل راه حل مورد نظر را پیدا میکند و در پس از آن، جلسهی خیالی با برانسون را مانند یک جلسهی واقعی ترک میگوید. او با احساس قدردانی توأم با کنجکاوی و هیجانزدگی، جلسه با برانسون را ترک میکند.
به تعریف ساده، تصویر فرد موفق یا هر تصویر الهامبخش دیگری، شما را به یاد موفقیتهای گذشته و تصمیمات آن زمان میاندازد. این تصویر از شما میپرسد که در آن زمان چه کاری انجام میدادید و بدین ترتیب، استراتژیهای موفق گذشته را به یاد شما میآورد.
۲- مریی مناسب را پیدا کنید
یکی از فواید اصلی مربیگری برای خودتان، توانایی انتخاب هر فرد موفق در جهان است. در این حالت شما نیاز به هیچ مجوزی نخواهید داشت. البته در این حالت نیز انتخاب فرد مناسب بسیار مهم است. شما باید فردی با تجربیات و طرز تفکری خاص پیدا کنید که در مسیر مواجهه با مشکل پیشآمده، برای شما مفید باشد.
بهعنوان مثال، راشل برای مربیگری به دنبال فردی بود که او را در تمام چالشهای روزمره از انتخاب همکار تا پرداخت بدهیها و جذب سرمایهگذار همراهی کند. فردی که استقامت بالایی در مسیر کسبوکار داشته است و توانسته محصولی را از دل هیچ، بسازد. در نتیجه، برای حل هر مشکل و چالشی، میتوان فردی با تجربیات مشابه را بهعنوان مربی تجسمی انتخاب کرد. بهعنوان مثال، اگر یک کارآفرین زن هستید، میتوانید از تصویر یک چهرهی موفق در این زمینه یا حتی بازیگری با نقش مشابه در فیلمهای مشهور استفاده کنید تا در مواقع نیاز، مسیر صحیح را به شما یادآوری کند.
۳- ایدهها و مشکلات را فرم بدهید و خارج از روشهای مرسوم فکر کنید
استفاده از تجسم بصری، شما را به تفکر در مورد راه حلها وامیدارد. وقتی سؤالی از شخصیت خیالی خود میپرسید، در واقع در ذهن خودتان به دنبال راه حل هستید و قطعا آن را خواهید یافت یا به منابع خارجی رجوع خواهید کرد. نکتهی مهم این است که در قدم اول، ایدهها، اهداف و مشکلات را بهروشنی مشخص کنید و چالشها را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید؛ کاری که پیش از رجوع به یک مربی واقعی نیز باید انجام دهید.
پس از کوچک کردن چالشها، آنها را با تصویر ذهنی خود در میان بگذارید و منتظر جواب باشید. قطعا اولین پاسخ دریافتشدهی ذهنی، برای حل چالش در بین ظرفیتهای موجود (مانند دوستان و همکاران) جستجو میکند. سپس از بین مهارتهای شخصی به دنبال ابزاری برای حل چالش میگردیم و در نهایت، میتوانیم به منابع خارجی رجوع کنیم. این نوع تفکر، شبیه به سؤالاتی است که روانشناسان برای درمان اختلالات از بیماران میپرسند. آنها سؤالاتی باز مطرح میکنند که فرد مقابل را مجبور به تفکر و یافتن پاسخ صحیح میکند. استفاده از این روش، شما را بیش از پیش با منابع در دسترس آشنا و راه حلها را بهروشنی نمایان خواهد کرد.
۴- از پشتیبانی عاطفی استفاده کنید
تصور اینکه فردی موفق همیشه در دسترس است، احساس امنیت خاطر زیادی به شما منتقل میکند. نگاه کردن به تصویر افراد موفق و صحبت کردن با آنها، شما را به ابن باور میرساند که همیشه راه حلی از سمتشان ارائه میشود. در مواقع مشکلات کاری و هجوم استرسهای کارآفرینی، نگاه کردن به این تصاویر و تجسم رفتاری که آن فرد موفق انجام داده است، شما را مجبور میکند که یک قدم به عقب بردارید و بار دیگر شرایط را بررسی کنید.
بعلاوه، صحبت کردن خیالی با یک فرد موفق، حس شوخطبعی شما را افزایش میدهد و در مواقع مشکلات زمانی برای آزاد شدن ذهن در اختیارتان میگذارد. شاید این رفتار از دید اطرافیان کمی عجیب به نظر برسد؛ اما تجربهی آن در مواقع تنهایی خالی از لطف نیست. در نهایت به این نکته توجه داشته باشید که هر کارآفرینی در نهایت به یک مربی واقعی با ارتباطات و تجربههای واقعی نیاز دارد؛ فردی که بتوان علاوه بر مشاوره، از تجربیات او نیز استفاده کرد.