بیایید با هم رو راست باشیم؛ انسانها برابر زاده نمیشوند. نژاد، زبان، محل تولد، مذهب، طبقهی اجتماعی والدین، وضعیت مالی و خیلی از موارد دیگر، از همان بدو تولد باعث میشوند که سبک زندگی خیلی از افراد و دید جامعه نسبت به آنها شکل بگیرد. عدهی زیادی از مردم دنیا تحت تاثیر چنین محدودیتهایی در جوامع مختلف مورد تبعیض قرار میگیرند و علیرغم داشتن استعداد، افکار فوق العاده و سخت کوشی، نسبت به دیگران کمتر دیده میشوند و فرصتهای برابر بهدست نمیآورند. با این حال در تاریخ رد پای انسانهایی کم نیست که تنها با وجودشان خط بطلانی بر این افکار سنتی و اشتباه کشیدند و در زیر تمامی این نگاههای تبعیض آمیز خرده ستمگران جامعه یا بی توجهی، عدم حمایت و بعضا حتی فشار و سنگ اندازیهای دولتها توانستند دست به اقداماتی بزرگ بزنند و جامعه یا جهان را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل کنند. هر چند بار که قصهی همچین افرادی را میشنویم که مثل ققنوس از زیر خاکستر دوباره زاده شدند، باز هم برایمان تازگی دارد؛ راستش اصلا نمیشود از داستان این معجزات واقعی دنیایمان خسته شد. انیمیشن کوتاه Zero (صفر) سعی دارد با زبانی ساده، راوی داستان این افراد باشد؛ افرادی که با وجود تمامی محدودیتها و تبعیضها موفق شدند چیزی را محقق کنند که هر کسی از پسش برنمیآید. این انیمیشن ساختهی زوج استرالیایی کریستوفر و کریستین کزیلوس و محصول مشترک Zealous Creative (زیلوس کریتیو) و Screen NSW (اسکرین ان اس دبلیو)، در سال ۲۰۱۰ توانست موفقیت چشم گیری در جشنوارههای مختلف بهدست بیاورد و ۱۵ جایزهی بین المللی را کسب کند.
در دنیایی که افراد با عددی که موقع تولد روی بدنشان پدیدار میشود دسته بندی میشوند، پسری متولد میشود که عددش صفر (پایینترین و کم ارزشترین عدد ممکن) است و همین بد اقبالی در هنگام تولد باعث میشود که او از همان ابتدا مورد تبعیض و آزار و اذیت قرار بگیرد. او در مدرسه میآموزد که جایگاهش از بقیه پایینتر است و حق زاد و ولد ندارد. برای کار پیدا کردن به مشکل میخورد، کارتن خواب میشود و مورد ضرب و شتم خیابانی قرار میگیرد. همه چیز به همین رویه در حال طی شدن است تا اینکه او با دختری برخورد میکند که همانند او عددش صفر است و این دیدار زندگی او را دستخوش تغییراتی بزرگ میکند. داستان «صفر» ساده و قابل پیش بینی اما بسیار تاثیر گذار است و همین مسئله بزرگترین نقطهی قوت آن است. کریستوفر کزیلوس با ساخت این انیمیشن، بیشتر از آنکه سعی در ابراز همدردی یا روایت سختیهای زندگی افرادی را که در اقلیت هستند داشته باشد، میخواهد نشان دهد که چگونه میشود از هیچ به همه چیز تبدیل شد و در لایههای پایینتر داستان به مردم تلنگری وارد کند و انگشتش را به سوی تمامی قضاوتها و تبعیضهای نا به جای آنها میگیرد. روایت داستان بسیار شمرده اتفاق میافتد و وجود راوی در انیمیشن، باعث میشود که فهم داستان، پیام آن و اینکه چه در سر و زندگی شخصیت اصلی میگذرد، خیلی ساده باشد؛ از آن جایی که این انیمیشن سن خاصی را به عنوان مخاطب خاص خود در نظر نگرفته، این حرکت که موجب میشود مخاطبین کم سن و سال راحتتر با مفاهیم ضد نژاد پرستانه و یا تبعیض داستان ارتباط برقرار کنند، با وجود کم کردن بعد هنری اثر، اقدامی مثبت و تحسین برانگیز است. در کنار مفاهیم ضد نژاد پرستانه و رفتارهای تبعیض آمیز، در «صفر» به مسائلی مثل اهمیت با هم بودن، عشق و دوستی نیز اشاره میشود؛ درست وقتی که دو شخصیت اصلی داستان با هم آشنا میشوند، همه چیز در زندگی آنها تغییر میکند و این دو اصلا از جایگاهشان در جامعه و تمامی درد و رنجی که بر سرشان گذشته غافل میشوند و آنها را به دست فراموشی میسپارند. شاید اصلا «صفر» میخواهد بگوید که این دو اگر از هیچ، چیزی شدند، به خاطر با هم بودنشان بود.
به وضوح میتوان دید که کریستوفر کزیلوس در ساخت «صفر» از انیمیشن تحسین شدهی «۹»، ساختهی شین آکر، الهامات زیادی گرفته است؛ این الهامات تنها به نحوهی نام گذاری شخصیت اصلی و ارزش گذاری شخصیتها بر اساس اعداد خلاصه نمیشود. شخصیتهای «صفر» درست مثل «۹» از نخهای پشمی و سیلیکون به صورت دستی درست شدهاند و البته هر دو انیمیشن هر چند متفاوت اما با سبک استاپ موشن ساخته شدهاند. درست مثل تمامی جنبههای دیگر «صفر»، سبک انیمیشن و جلوههای بصری آن ساده، اما بی نهایت دوست داشتنی و حرفهای است. با وجود اینکه طراحی همه چیز دستی است، حالتهای چهره و حرکات بدن شخصیتها بسیار خوب و طبیعی طراحی شده است و برعکس خیلی از انیمیشنهای استاپ موشن مشابه، آزار دهنده نیستند.
موسیقی متن در کنار بک گراندها و صداهای محیطی انیمیشن، به خوبی توانسته هدف کارگردان برای بهوجود آوردن احساسات مختلف در مخاطب را عملی کند. به لطف عملکرد خوب کیلز برتلند، آهنگساز و صدا گذار «صفر»، میتوان از موسیقی متن این انیمیشن به عنوان یکی از نقاط عطف آن یاد کرد؛ حال و هوای موسیقی کار راز آلود و بعضا تاریک است، اما هیچوقت از آن حس امیدی که در پس سختی از چشمهای قهرمان داستان بیرون نمیرود، خالی نمیشود. نیکولاس مک کی وظیفه روایت داستان را برعهده دارد و از حق نگذریم، صدای گرم و دلنشین او تاثیر گذاری این داستان را دو چندان میکند. لازم به ذکر است که دوبلهی فارسی این انیمیشن به رهبری هادی هاشم زاده نیز موجود است.
«صفر» در تلاش است که با بیانی ساده و ظاهری دلنشین، به یکی از مشکلات دیرینهی جوامع بشری بپردازد، مشکلی که متاسفانه بعد از گذر قرنها هنوز هم گریبان گیر خیلی از افراد و جوامع است و میخواهد از اهمیت هم دلی و با هم بودن بگوید. در این انیمیشن تاثیر گذار همه چیز، از سینماتوگرافی فوق العادهی آن گرفته تا قهرمان دوست داشتنی داستان، باعث میشوند که نتوانید از آن چشم بردارید.
اگر به انیمیشن کوتاه علاقه دارید میتوانید برای مشاهده انیمیشنهای بیشتر به فیلیمو مراجعه کنید