راهاندازی کسبوکار یکی از مسائل مهم است که توجه تمامی افراد جامعه را بهخود جلب میکند. قطعا فرصتهای بسیاری برای ایجاد شغل وجود دارند. میتوانید از ایدههای بزرگ مانند یک فناوری کاملا جدید یا ایدههای ساده مانند ابداع راهی آسان برای ارسال پیتزا به مشتری شروع کنید. آنچهکه افراد خواهان کارآفرینی را از کارآفرینان واقعی متمایز میکند، عملکرد آنها است. درواقع ایدهی نابی که به مرحلهی اجرا نرسد، کاملا بیارزش است.
اما با توجه به این مطالب بهترین زمان برای شروع چهموقع است؟ پس از سالها کارکردن و کسبتجربه در شرکت؟ یا زمانیکه تشکیل خانواده میدهید؟ واقعیت این است که قانون طلایی برای تعیین زمان انجام این کار وجود ندارد. اما بااینحال ایجاد شغل در مرحلهای مانند دوران جوانی حاوی مزایای بیشماری در زندگی است.
در ادامهی این مقالهی زومیت به چهار موردی میپردازیم که از دلایل اهمیت کارآفرینی در دوران جوانی است.
در این دوران غالبا سریع و بهراحتی شکست میخورید
این تیتر بیشتر در سخنرانیهای انگیزشی به کار میرود. بارها این عبارت را شنیدید که «لازمهی موفقیت شکستخوردن است». باوجود تمام ناملایمات و سختیهایی که عدمموفقیت با خود بههمراه دارد، باید آن را مانند هر عبارت انگیزشی دیگری بپذیرید. درحقیقت برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ بهطورمکرر شکست خواهید خورد. ازاینرو نیاز است که چگونگی خوب شکست خوردن را نیز بیاموزید.
ورشکستگی یکی از مواردی است که تمام قوای روحی و فکریتان را تحلیل میدهد. ناامید و مایوس میشوید و حتی انگیزه و آمادگی لازم برای ادامهی کار را نیز از دست میدهید. به همین دلیل است که عدمموفقیت در سنین پایین اهمیت بسزایی دارد.
امکان دارد که اولین تجربهی کاری خود را از دوران دبیرستان و آن هم زمانی که نوجوانی ۱۸ ساله و پرانرژی هستید شروع کنید. مطمئنا در این سن با شکستها و ناکامیهای بسیاری مواجه میشوید. بهدلیل اشتباههای پیشآمده خودتان را سرزنش میکنید و روحیه خود را از دست میدهید.
عدمموفقیت در دوران جوانی تنها کلید موفقیت محسوب میشود. پساز آنکه بار اول بهسختی شکست خوردید، پشتسر گذاشتن شکستهای بعدی برایتان آسانتر میشود.
در دوران جوانی مسئولیتهای کمتری برعهده دارید
در حالتکلی زمانیکه جوان هستید وظایف کمتری دارید. در سنین پایین در این دوران نه تنها هنوز ازدواج نکردهاید و مسئولیتهای آن را برعهده ندارید، بلکه هیچ وامی نیز برای پرداخت نخواهید داشت. چنانچه فرد خوششانسی نیز باشید، همچنان تحت بیمهدرمانی خانواده خود خواهید بود.
در کارآفرینی ریسکهای بسیاری وجود دارد و مسائلمالی مختلفی در روندکاری برایتان پیش میآید. باید بهطور باورنکردنی نهتنها ۱۰۰درصد بلکه ۱۱۰درصد از وقت خود را به کارتان اختصاص دهید. در دوران مجردی فقط مسئولیت خود و کارهایتان را برعهده دارید و در طول سال تمام تمرکز و وقت خود را به کار و هدفتان اختصاص میدهید؛ اما زمانیکه ازدواج میکنید مسئولیت تامین و حمایت از خانواده نیز به وظایف قبلی اضافه میگردد. همانطور که میبینید تفاوت فاحشی میان این دو دورهی زندگی وجود دارد.
میتوانید بهسرعت صاحب درآمدهای بلندمدت شوید
چنانچه تمام کارها را در روند کارآفرینی بهخوبی انجام دهید، شغل یکی از بهترین داراییهای بلندمدتتان محسوب خواهدشد. هماکنون وارد عمل شوید تا برای باقی روزهای زندگی خود درآمد تاثیرگذاری کسب کنید.
افرادی که از نسل جوان کنونی هستند قدرت کارآفرینی بالایی دارند. این افراد بسیار تمایل دارند که رهبری کارها را برعهده بگیرند و بههیچعنوان تحت مدیریت قرار نمیگیرند. این رفتار ناشی از وجود ویژگیهای شخصیتی مانند تکبر و کمالگرایی در آنها است. چنانچه شما نیز از افراد این نسل بهشمار میآیید، لازم است تا هر چه سریعتر درآمدزایی بهروش کارآفرینی را شروع کنید. چنانچه زمان خود را صرف دریافت حقوق ماهیانه سازمانها و شرکتها کنید، هرگز در زندگی پیشرفت نخواهید کرد. اگرچه کسب درآمدهای بلندمدت سخت و طاقتفرسا است اما تحمل فشارهای آن در مقابل نتایج چشمگیر بهدستآمده، ارزش بسیار دارد. برایناساس لازم است که هرچه زودتر دست بکار شوید.
با کارآفرینی طعم «زنگی واقعی» را خواهید چشید
کلاسهای درسی مدرسه و حتی کلاسها و جلسههایی که در جهت اهدافکاری برگزار میشوند، محیطهای کاملا رسمی بهشمار میآیند. افراد در این مکانها کاملا زیرنظر و تحت کنترلند. برایناساس اگر توان یادگیری و علاقه آنها نیز بالا باشد، به دلیل نظارت و کنترل مداوم مسئولین، هرگز مفاهیم را بهطور کامل دریافت نخواهند کرد. باید تا حد امکان چنین جلسههایی را به فضای باز منتقل کرد یا بهطریقی از فضای رسمی آنها کمکرد. درغیراینصورت زمانیکه میتوانستید بیشترین حجم مطالب را یاد بگیرید، کمترین آنها را یاد خواهید گرفت و فرصتهای خود را با صرف زمان بر روی چند مورد کماهمیت از دست خواهید داد.
کارآفرینی بهترین راه برای تحصیل در «دنیای واقعی» است. در اینجا هیچ معلم یا مدیری وجود ندارد که بگوید چه کاری انجام دهید. فقط کافی است تا تمامی کارهای استخدامی و بسیاری موارد دیگر را با ایدههای خودتان، برنامههای بازاریابی و اهداف جذب سرمایه بهپیش ببرید. زمانیکه مرتکب اشتباهی میشوید نیاز ندارید تحت حمایت و پوشش کسی قرار بگیرید. این درسها و آموزهها بسیار گرانبها و ارزشمندند و فقط از طریق تجربه بهدست میآیند.
درانتها صادقانه میتوان گفت که برای شروع کارآفرینی هیچگاه دیر نیست. اما بااینحال زمان بهینهای برای این کار وجود دارد و آن دوران جوانی است. پس هرچه سریعتر خود را از وضعیتی که در آن قرار گرفتهاید رهاکنید و دست بکار شوید.