علت تصور برتری مردان وقتی که اطلاعاتی دربارهی آن ندارید چیست؟ شاید مسائلی جزئی در طول زمان بر ذهنیت شما چنین تاثیری گذاشته است. آداب و رسوم، سنتها و کلیشههای زندگی روی همه تاثیرگذار هستند و گاهی اوقات باعث میشوند رفتارهای ناخودآگاهی نشان دهیم.
تعصب یا مصلحت تجاری
گروهی از محققان سوئدی مطالعاتی دربارهی تعصب جنسیتی در این کشور که از بالاترین میزان عدالت جنسیتی برخوردار است انجام داند. در این کشور معمولا از هر سه شرکت یکی تحت مالکیت زنان اداره میشود. با وجود اینکه دولت برنامههای متنوعی برای حمایت از کسب و کارهای تازه تاسیس و تامین صندوقهای سرمایهگذاری تدارک دیده بود ولی فقط ۷ درصد کارآفرینان زن موفق به جذب سرمایه شده بودند. علت چیست؟
آیا مردان و زنان نگرش متفاوتی در تجارت دارند؟
رفتار و منش سرمایهگذاران به ۴ کلیشهی متداول در این ارتباط اشاره میکند که عبارت هستند از
- مردان ریسکپذیرتر از زنان هستند
- تمایل مردان به رشد و توسعه بیشتر از زنان است
- مردان سرمایهی بیشتر به کسب و کارشان اختصاص میدهند
- اغلب مردان در ادارهی کسب و کار بهتر از زنان عمل میکنند
شاید بسیاری از شما نیز به واسطهی تعصب یا تجربیات شخصی چنین ذهنیتی داشته باشید. محققان برای صحتسنجی این عقاید با معیارهایی چون میزان بدهی، نرخ رشد، میزان برگشت سرمایه و حاشیهی سود به بررسی شرکتها پرداختند تا تفاوت قدرت اقتصادی، عملکرد و ریسکپذیری مدیران زن و مرد را مورد مقایسه قرار دهند. نتایج بسیار متفاوتتر از تصورات کلیشهای بود.
تفاوت مستند کارآفرینان زن و مرد
در این تحقیق اطلاعات ۱۲۶ درخواست سرمایهگذاری از شرکتهای مختلف جمعآوری شد. از بین این متقاضیان ۴۳ درصد زن و بقیه مرد بودند. این درخواستها توسط کمیتهای ۱۱ نفرهای متشکل از ۴ زن و ۷ مرد بررسی شده بودند.
نتایج این تحقیقات بر مبنای معیارهای اشاره شده تفاوت قابل ملاحظهای بین عملکرد کارآفرینان زن و مرد نشان نداده بود. به طور خلاصه هیچ کدام از باورهای کلیشهای در مورد برتری مردان در تجارت و مدیریت صحت نداشتند. متاسفانه تصمیمات سرمایهگذاری بیشتر متمایل به تعصبات شخصی و به دور از واقعیت بوده است.
به دور از تعصب
با وجود مشاهدهی عملکرد یکسان بین مدیران مرد و زن باز سرمایهگذران با تعصبی ناخودآگاه به مدیران مرد متمایلتر هستند. سرمایهگذاران، کارآفرین مرد نیازمند به سرمایه را یک فرصت اقتصادی میبینند و مشکل او را کمبود سرمایه عنوان میکنند در مقابل زنان نیازمند سرمایهگذاری را دردسر تجاری میبینند و ترجیح میدهند سرمایهشان را به جای کسب و کارهایی که عاجز و ناتوان میدانند به کارهایی با اولویت و شانس موفقیت بالاتر واگذار کنند.
ننتایج تحقیقات هیچ کدام از تفکرات متعصبانهی سرمایهگذاران را تایید نکرده است. در گزارشی که در مجلهی کسب و کار هاروارد منتشر شده بود بیان شده بود که این تصورات مبتنی بر واقعیت نیستند. با طراحی برنامههای هوشمندانهای میتوان تعصب سرمایهگذاران را زدود و آنها را وادار به قبول واقعیت کرد. ما همواره آنها را به بازنگری در معیارهای خود تشویق میکنیم.