همیشه همکارانی در شرکتها وجود دارند که جز نیش و کنایه زدن، اقدام دیگری در محیط کار انجام نمیدهند. برخی به این اشخاص، متنفر و حسود میگویند. اکثر مردم، آنها را منتقد مینامند. تفاوتی نمیکند که انتقاد اینگونه اشخاص، شما را ناراحت کند یا برنجاند؛ نظر آنها ارتباطی به شما پیدا نمیکند چون آنها خریداران محصولات شما نیستند. آنها حتی مسئول پرداخت صورتحسابهای شما نیز نیستند! آنها تنها افراد مزاحمی هستند که در مورد هر موضوعی اظهار عقیده میکنند.
چالش زمان رودررویی با این دسته اشخاص این است که تصور میکنیم نظرات آنها دارای ارزش است. انسان موجودی اجتماعی است و از زمان کودکی، تمایل به تایید دیگران دارد. خواستهی اکثر مردم این است که دیگران را شاد کنند یا دستکم آنها را از خود نرانند. تصور میکنید زمانیکه رویا، بینش، هدف و ماموریت ساخته و پرداختهی خود را در شرکت شخصیتان پیاده میکنید و نظریات فوقالعادهتان را به عرصهی فروش میرسانید، چه اتفاقی رخ میدهد؟
حسودان همچنان به ابراز تنفرشان ادامه میدهند. انتقادها به سمت مدل ماشین، شیوههای معمول ارسال محمولات در شرکت، میزان درآمد مالی شخص شما و تک به تک تصمیمات فردیتان در قبال شرکت متمایل میشود. دلیل این است که حسودان کار بهتری برای انجام دادن ندارند. احتمالا آنها شجاعت کافی برای فکر کردن بهجای شما، نوشتن کتابهای شما، ساختن شرکتتان و گذراندن زندگی به شیوهی شما را ندارند. این اشخاص مانند بسیاری دیگر از مردم دنیا دارای عقیدهای هستند و مایل به اشتراکگذاری آن هستند. بهتر است این نیاز خود را بهجای ابراز انتقادهای بیهوده، برای ساختن یک داستان طنز و پست کردن آن در یک شبکهی مجازی صرف کنند.
باید این دسته افراد را به سرعت هر چه تمامتر از مسیر خود حذف کنید. بهمحض اهمیت قائل شدن برای نگرش حسودان، هر شخصی که با آن برخورد میکنید و در کل کسانی که جزو خریداران شرکتتان نیستند؛ مدیریت کسبوکار خود را به ارضای انتظارات غیرواقعبینانهی افرادی اختصاص میدهید که در روند فروش شما سهمی نداشته یا هیچ زمانی به نظرات آنها نیازی پیدا نمیکنید. تصمیمات شرکت را بر پایهی ارزشهای کلیدی خود و شرکت اتخاذ کنید. به خاطر داشته باشید افرادی که در مقام قضاوت شما باشند، به تصمیم شما معترض نخواهند بود؛ آنها مشغول به انجام وظایف مختص به خود هستند. در حقیقت، انتقاد از شما از دسته کارهای معمول این اشخاص محسوب نمیشود.
به هر صورت، داشتن حداقل چند منتقد و حسود در مسیر کاری یک اتفاق غیرقابل اجتناب است. پس از این فرصت به نفع خود استفاده کنید! نیاز نیست به سخن آنها اهمیت بدهید؛ آنها هیچ زمانی راضی و خوشحال نخواهند شد. کار فرد متنفر، تنفر ورزیدن است.
چطور میتوان از این اشخاص به دور ماند؟ در ادامه به چهار روش برای تمرکز روی پیشبرد کسبوکار بهجای اهمیت دادن به نظر منتقدان میپردازیم.
- شرکت خود را بر اهداف شخصی خود پایهریزی کنید. کسبوکار باید در راستای رویا، بینش، هدف و ماموریت شخص شما باشد. اگر ارزشهای فعلی شرکتتان، ارزشهای شخصی شما نیستند آنها را تغییر دهید.
- منتقد درونیتان را ساکت کنید. خود را بابت اقداماتتان سرزنش نکنید. خود شما دست به این اقدامات زدهاید؛ مسئولیت آنها را بپذیرید. آسیب را برطرف کنید. راههایی ایجاد کنید تا از بروز دوبارهی این اشتباهات بپرهیزید؛ سپس، به سرکار معمولتان برگردید. به هیچ وجه نباید به صدای درونی خود مجال دهید تا شک و تردید به جانتان بیاندازد؛ انتقادهای درونی خود را تنها در صورتیکه به پیشرفت ختم میشوند، بپذیرید.
- نتایج را بپذیرید. در بدترین حالت، چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟ امکان دارد که در کسبوکارتان شکست بخورید یا حتی ورشکست شوید. از این موضوع در زمان راهاندازی کار نیز مطلع بودهاید! اما این حقیقت باعث نشد که از شروع کردن آن منصرف شوید؛ درست است؟ در ازای نتایج بسیار شگفتانگیزی که میتوانید بهدست آوردید، تنها چند نتیجهی ناامیدکننده در انتظارتان خواهد بود؛ در غیر اینصورت هرگز به کارآفرین شدن فکر نمیکردید.
- به نظرات افرادی اهمیت دهید که در پیشبرد کسبوکار موثر هستند. انتقادات مشتریان و بازار هدف در دستهی پراهمیت قرار میگیرند. اینها اشخاصی هستند که باعث پرداخت شدن صورتحسابهای شما میشوند و به اینکار ادامه میدهند. آنها به شرکت شما علاقهمند هستند؛ بنابراین منطقی است که به سخنان آنها گوش سپرده و انتقادهای ایشان را بشنوید.
هر گونه اقدامی که درخور توجه باشد، مورد انتقاد قرار میگیرد؛ این موقعیتها، خوراک منتقدان حسود است. وقتی به انتقادات غیرقابل توجیه گوش میسپارید، خود را در خطر منحرف شدن از مسیر دستیابی به اهداف و ماموریتهای شرکت قرار میدهید. شما در موضع عمل به این انتقادات نیستید و نیز نمیتوانید از آنها در امان باشید؛ پس این انرژی منفی را در جهت ایجاد یک شرکت پربازده متمرکز کنید. همواره به یاد داشته باشید که بیشتر این انتقادات، بیجا و بدون فایده هستند و تنها شما را از مسیر دستیابی به اهداف منحرف میکنند.