پیش‌بینی‌های آینده اینفلوئنسر مارکتینگ

در طول چند سال گذشته، بازاریابی افراد مشهور و تأثیرگذار یا اینفلوئنسر مارکتینگ به‌شدت رونق گرفته است. اینفلوئنسر مارکتینگ پروسه‌ای است که در آن، افرادی که در رسانه‌های اجتماعی به شهرت رسیده‌اند و دنبال کنندگان زیادی دارند، برند شما را تبلیغ می‌کنند یا محتوای شما را بازنشر می‌دهند.

حدود ۳۹ درصد از بازاریاب‌ها، بودجه‌ی بازاریابی خود را برای سال ۲۰۱۸ افزایش داده‌اند. ۸۶ درصد از بازاریابان نیز به‌نوعی استراتژی کمپین‌های سال ۲۰۱۷ خود را ادامه می‌دهند. تا به امروز روند فعالیت‌های بازاریابی سال ۲۰۱۸ تقریباً مشابه به اواخر سال ۲۰۱۷ بوده، یعنی همان رویکردها و استراتژی‌ها ادامه پیداکرده‌اند. اما آینده‌ی اینفلوئنسر مارکتینگ هم مثل بسیاری از استراتژی‌های بازاریابی، تحت تأثیر روندهای جدید، مخاطبان و تغییرات تکنولوژی؛ چهره‌ی متفاوتی خواهد داشت. کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که تا چند سال آینده، شاهد تغییرات زیادی در این بازار باشیم.

تنوع وضعیت

امروزه بیشتر برندها، به دنبال اینفلوئنسرهایی هستند که بیش از ۱۰۰ هزار فالوئر دارند، چراکه این افراد مشهور بهتر می‌توانند نظر مردم را به محصولات یک شرکت جلب کنند. درواقع هرچه اینفلوئنسر بانفوذتری داشته باشیم، از حمایت بیشتری برخورداریم. اما به‌مرورزمان، هنگامی‌که رقابت بر سر اینفلوئنسرها بالا بگیرد و دسترسی به متخصصان آسان‌تر شود، احتمالاً تنوع اینفلوئنسرهای هدف نیز بیشتر می‌شود. به‌عبارت‌دیگر برندها بسته به استراتژی خود، هم به اینفلوئنسرهای پرمخاطب مراجعه می‌کنند و هم افرادی که دنبال کنندگان کمتری دارند.

گروهای تأثیرگذار

ماهیت اینفلوئنسر مارکتینگ بسیار جذاب است. اگر در حال  حاضر با یکی از سلبریتی‌های شبکه‌های اجتماعی در تماس باشید، شهرت برند شما هم هم‌زمان و همپای اعتبار و نفوذ او، افزایش پیدا می‌کند. درواقع ما شاهدیم که یک دایره‌ی رو به گسترش در اطراف هر اینفلوئنسر وجود دارد. پیش‌بینی می‌شود در آینده شاهد ظهور گروه‌های پرنفوذ باشیم. به عبارتی؛ برندها  تبلیغات خود را به گروهی از افراد که با یکدیگر رابطه‌ی نزدیک و قوی دارند و بین مردم محبوب هستند، می‌سپارند. ممکن است این افراد شبکه‌ی تعاملی مؤثری در دنیای اینترنت باشند، به این صورت که اینفلوئنسرهای قوی‌تر در مرکز شبکه و اینفلوئنسرهای ضعیف‌تر در اطراف آن‌ها قرار می‌گیرند. شبکه‌سازی اینفلوئنسرها روی چگونه دیده شدن آن‌ها و تعاملات مردم با یکدیگر تأثیر می‌گذارد.

اهمیت اعتبار شخصی

حوزه‌ی بازاریابی محتوا، در اصل بنا به تقاضای مصرف‌کنندگان شکل گرفت. مردم از تبلیغات سنتی که صرفاً از فروش حرف می‌زدند، خسته شده بودند. به همین دلیل به سمت منابع معتبری جذب شدند که اطلاعات مفیدی در مورد محصولات منتشر می‌کرد. اینفلوئنسرها هم بخشی از این موج فراگیر بودند. امروزه که این افراد از طرف شرکت‌ها صحبت می‌کنند و محتوای مشترکی با آنان به اشتراک می‌گذارند، این فاکتور اعتماد و اعتبار تا حدودی زیر سؤال رفته است. پیش‌بینی می‌شود باگذشت زمان مردم نگاه دقیق‌تری به صحت و صداقت تبلیغات داشته باشند و از اینفلوئنسرها بخواهند که اعتبار و حقیقت شخصیت خود را اثبات کنند.

موانع بزرگ‌تر برای ورود به بازار

در آینده‌ای نه‌چندان دور، ورود به بازار اینفلوئنسرها بسیار سخت‌تر می‌شود. علت این امر هم افزایش عرضه‌ای است که در پاسخ به افزایش تقاضای اینفلوئنسرها به وجود می‌آید. زمانی که بازاریابان حوزه‌های مختلف، به اینفلوئنسر مارکتینگ روی بیاورند، برندهای شخصی بیشتری تلاش می‌کنند خود را به‌عنوان اینقلوئنسر مطرح کنند. درنتیجه حجم تولید محتوا و فعالیت‌های رسانه‌های اجتماعی افزایش می‌یابد و شما اگر بخواهید در حوزه‌ی کاری خودتان به‌عنوان یک متخصص مطرح شوید، باید در رقابت شدیدی شرکت کنید.

هماهنگی عملیاتی در پلتفرم‌ها

در حال حاضر فیس‌بوک، توییتر، لینکدین و اینستاگرام، پلتفرم‌هایی هستند که از پتانسیل بازاریابی بیشتری برخوردارند. ممکن است در آینده، به کمک نوآوری‌های مبتنی بر پلتفرم، بازاریابی اینفلوئنسرها راحت‌تر سودمندتر شود. به‌عنوان‌مثال ممکن است گزینه‌های ارتباطی پیشرفته‌ای برای کاربران فعال داشته باشیم، یا راه‌حلی مالی که در آن اینفلوئنسرها و سازندگان اپلیکیشن‌ها به ازای هر تراکنش، سود حاصله را با یکدیگر سهیم شوند.

ابزارهای ارزیابی کیفی

بازاریابان می‌خواهند بدانند که اینفلوئنسرها چگونه با مخاطبان خود ارتباط برقرار می‌کنند و اصولاً این فالوئرها، چه کسانی هستند. در حال حاضر ما از ابزارهای مختلف سنجش کمیت استفاده می‌کنیم که به ما کمک می‌کنند حوزه‌ی نفوذ اینفلوئنسر را بسنجیم و دستاوردهای کلی و تاریخ پست‌ها را بررسی کنیم. اما به‌زودی ابزارهای پیشرفته‌تری در اختیار خواهیم داشت که دموگرافیک فالوئرها را با جزئیات به ما نشان می‌دهند و نرخ مشارکت مخاطبان و حتی کیفیت روابط آن‌ها با اینفلوئنسرها را تحلیل می‌کنند.

شما چه فکر می‌کنید؟ آیا همه‌ی این پیش‌بینی‌ها محقق می‌شوند و بازاریابی اینفلوئنسرها، چهره‌ی کاملاً متفاوتی پیدا می‌کند؟