تلاش یک فرد نابینا برای افزایش شانس استخدام معلولان

علمی

کتی مارتینز نابینا است؛ اما این باعث نشده که به ادامه‌ی تحصیل نپردازد و وارد محیط کار نشود. او مدتی در اتاق بازرگانی اسپانیا مشغول به کار بود و همچنین تا به حال در دو شرکت خدمت کرده است. مارتینز مدتی روی استراتژی معلولیت و دسترسی‌پذیری شرکت Wells Fargo کار کرد؛ اما زمانی که می‌خواست کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کند، با ایده‌اش موافقت نشد. دلیل مخالفت این بود که مشاور او در اداره‌ی توان‌بخشی کالیفرنیا معتقد بود آرمان‌های شغلی او نمی‌تواند به موفقیت‌های بزرگ منجر شود زیرا او نابینا است. مارتینز در رابطه با این موضوع می‌گوید:

مشاور من در اداره‌ی توان‌بخشی کالیفرنیا انتظار چندان زیادی از افراد دارای ناتوانی جسمی ندارد. درنتیجه اغلب مشاغلی که به این افراد پیشنهاد می‌شود، کارهای سطح پایینی هستند که امیدی به رشدشان در آینده نیست. او در مورد من همین‌طور فکر می‌کرد و توقع انجام کارهای سطح بالا نداشت؛ اما کسانی که در زندگی من بودند می‌دانستند توانایی‌های بالایی دارم و زمانی که برای گرفتن مدرکم تلاش می‌کردم در هر مرحله از من حمایت کردند.

برای مارتینز حدود ۱۳ سال طول کشید تا بتواند مدرک خود را از دانشگاه بگیرد؛ اما تأخیری که در ورود به دنیای کار داشت مانع از این نشد که دنبال رؤیای خود نرود. او آرزو داشت بتواند ثابت کند افراد دارای ناتوانی جسمی از عهده‌ی انجام کارهای مهم برمی‌آیند و نباید نادیده گرفته شوند. او در رابطه با این موضوع می‌گوید:

من می‌خواهم جامعه و محیط کاری را فراهم کنم تا هر شخصی با هر میزان توانایی بتواند در رشته‌ی مورد نظر خود تحصیل کند، آینده‌ی شغلی خوبی داشته باشد، بتواند خانه بخرد و در زندگی موفق باشد. انجام این کار مستلزم ساخت اجتماعی است که از نظر فیزیکی و دیجیتال قابل دسترسی باشد. همچنین نگاه مردم به توانایی‌های افرادی که دارای معلولیت جسمی هستند باید تغییر کند و تمایل ما به شرکت در جوامع و حضور در محیط‌های کار باید درک شود.

کسب‌وکار مارتینز قدم بزرگی در راه تغییر طرز تفکر مردم نسبت به افراد دارای ناتوانی جسمی در اجتماع و در محیط کار بود. هدف او این بود که فرهنگ سازمانی شرکت‌ها، بدون توجه به کارمندان روی حفظ بشریت و عزت نفس انسان‌ها تمرکز داشته باشد. مارتینز در رابطه با کسب‌وکار خود می‌گوید:

تمرکز من روی جا انداختن فرهنگی است که ناتوانی جسمی را به‌عنوان بخش طبیعی بدن انسان بپذیرد و به این افراد کمک کند تا با حضور پررنگ‌تر در محیط کار بتوانند درآمد مالی بهتری داشته باشند. هرقدر شرایط کاری این افراد بهتر باشد، افراد ناتوان بیشتری جذب محیط کار می‌شوند و برای نشان دادن توانایی‌هایشان از هیچ تلاشی دریغ نخواهند کرد.

مارتینز در مصاحبه‌ای که داشته بیشتر در مورد طرز تفکر و راه حل‌های خود برای جا انداختن این فرهنگ صحبت کرده است که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانیم.

disabled-people

هدف شما از دسترسی افراد ناتوان به موقعیت‌های بهتر شغلی چیست؟

من در دوران نوجوانی خود هرگز ندیده‌ام فردی دارای ناتوانی جسمی در یک بانک مشغول به کار باشد؛ مگر اینکه کارهای ساده و ابتدایی انجام دهد. اما امروز مؤسسات مالی مانند Wells Fargo افراد ناتوان جسمی را در هر موقعیت شغلی استخدام می‌کنند. من هرگز تصور نمی‌کردم با شرایطی که دارم بتوانم به‌عنوان معاون ارشد شرکت Wells Forgo و همچنین دستیار دبیر وزارت کار آمریکا در اداره‌ی سیاست‌های استخدام معلولان مشغول به کار شوم. اما حالا که این عناوین را تجربه کرده‌ام، دوست دارم سایر افرادی که دارای ناتوانی جسمی هستند بدانند که می‌توانند به اهداف خود دست پیدا کنند و حتی به‌عنوان مدیرعامل یک شرکت مشغول به کار شوند.

یکی از اهداف کلیدی من این است که ببینم افراد ناتوان در تمام موقعیت‌های شغلی استخدام می‌شوند. به همین دلیل بسیار مشتاق بودم تا برنامه‌ی شرکت Wells Fargo را برای افراد ناتوان توسعه دهم. این برنامه‌های سه روزه به افراد ناتوان کمک می‌کند تا تمرکز بیشتری روی نقاط قوت خود داشته، برای روبه‌رو شدن با چالش‌ها آمادگی بیشتری داشته باشند و بدانند تفاوت‌های آن‌ها چگونه نقش مهمی در افزایش ارزش‌های شرکت Wells Fargo خواهد داشت.

هدف دیگر من این است که مربی‌های بیشتری برای آموزش دادن به افراد ناتوان جذب کنم. من در داخل و خارج از شرکت به‌عنوان مربی افراد ناتوان فعالیت می‌کنم و می‌دانم که فعالیت کردن در یک تیم در چنین شرایطی چگونه خواهد بود. درنتیجه تجربیات خود را با سایر مردم و کسانی که دارای ناتوانی جسمی هستند به اشتراک می‌گذارم.

نقش شما در دولت اوباما چه بود؟

به نظر من ناتوانی جسمی مسئله‌ای است که برای هر دو حزب سیاسی مهم است و من از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۵ به‌عنوان دستیار دبیر وزارت کار آمریکا در اداره‌ی سیاست‌های استخدام معلولان کار کردم. من همچنین به مدت هفت سال در دوره‌ی ریاست جمهوری جرج بوش به‌عنوان عضو شورای ملی معلولیت و در اداره‌ی امور مربوط به معلولیت و سیاست‌های خارجی خدمت کردم.

disabled-people

برای کسانی که با وجود ناتوانی جسمی در تلاش هستند تا شغل پایدار و خوبی داشته باشند چه نصیحتی داری؟

توصیه‌ی من به آن‌ها این است که یک مربی پیدا کنند و انتظارات و اهدافی که دارند را برای خودشان مشخص کنند. من مربی‌های زیادی در امور مرتبط با ناتوانی جسمی خودم و غیر از آن داشته‌ام و نکات بسیار زیادی از هرکدام از آن‌ها یاد گرفته‌ام. همچنین این افراد باید زودرنج بودن را کنار بگذارند و بازخوردهای سازنده و صادقانه‌ را بپذیرند. زمانی که به‌تازگی استخدام شده بودم در یک رویداد رسمی مرتبط با کسب‌وکار شرکت کردم و لباس مناسبی تهیه نکرده بودم. فرد بسیار مهربانی من را به گوشه‌ای کشید و گفت بهتر است از این به بعد دقت بیشتری در انتخاب لباس‌هایم داشته باشم. با اینکه از شنیدن این حرف بسیار خجالت‌زده شده بودم؛ اما به حرف‌های طرف مقابلم گوش دادم و نصیحت او را با قلبم پذیرفتم. من نابینا هستم و متوجه نمی‌شوم سایر مردم در محیط کار چگونه لباس می‌پوشند؛ بنابراین از دوستان و همکارانم خواستم در این زمینه به من مشورت دهند. درنتیجه این موضوع باعث شد اطلاعات بهتری نسب به طرز لباس پوشیدن کسب کنم و انتخاب‌های بهتری داشته باشم.

بزرگ‌ترین درسی که از دوره‌ی کاری خود گرفته‌ای چه بود؟

شغل من درس‌های بسیار زیادی به من یاد داد. به‌عنوان مثال زمانی که شما از خودتان توقع داشته باشید که کارها را به بهترین نحو ممکن انجام دهید، انتظار دیگران نیز بالا می‌رود و باعث می‌شود در مواقع ضروری روی کمک شما حساب باز کنند. من همیشه قدردان صداقت و راستی همکارانم در تمام مراحل شغلی خود هستم. درس دیگری که در دوره‌ی کاری خود یاد گرفتم این بود که بهتر است همیشه برای انجام دادن کارها، پروژه و کمک به همکارانم داوطلب شوم. من کارهای داوطلبانه‌ی زیادی انجام داده‌ام اما چیزهایی که در عوض انجام این کارها دریافت کرده‌ام بسیار بیشتر بوده است. درنهایت یاد گرفته‌ام از دیگران بخواهم به اندازه‌ی ارزش‌هایم به من بها بدهند. افرادی که دارای ناتوانی جسمی هستند و مخصوصا زنان تصور می‌کنند که هرگز نباید برای داشتن حقوق مساوی درخواست خود را اعلام کنند.

disabled-people

فرهنگ لاتین شما چه نقشی در شغلتان داشت؟

فرهنگ لاتین من، والدینیم و شرایطی که داشتم نقش پررنگی در دنیای کاری من ایفا کردند. احساس بودن در خانواده، وظایف و اخلاق کاری باعث شد بتوانم نهایت تلاش خود را ابه کار ببندم و به موفقیت برسم.

کارهایی که در اتاق بازرگانی مردم اسپانیایی زبان انجام داده‌ای تا به حال چه تأثیری داشته است و از این به بعد چه تأثیری روی مأموریت‌های حرفه‌ای خودت در آینده خواهد داشت؟

زمانی که به‌عنوان مدیر پروژه در اتاق بازرگانی مردم اسپانیایی زبان فعالیت می‌کردم، این شرایط برایم مهیا شد تا بتوانم فرصت‌های کاری برای مردم لاتین دارای ناتوانی جسمی را افزایش دهم. اینکه بتوانم به‌عنوان یک فرد نابینای لاتین فرصت استخدام همنوعان خود را بالا ببرم برایم بسیار ارزشمند بود. زمانی که برای اولین بار پروژه‌هایم را ارائه دادم، اتاق بازرگانی با اینکه برخورد مهربانانه‌ای داشت اما ایده‌هایم را نپذیرفت. اغلب آن‌ها معتقد بودند شخصی معلولی که وارد محیط کار می‌شود مورد دلسوزی همکارانش قرار می‌گیرد و دیگران وظایف او را انجام خواهند داد. بنابراین به این نتیجه می‌رسیدند که نمی‌توانند حقوق اضافه برای چنین کارمندانی پرداخت کنند و با طرحم مخالفت می‌کردند.

ما روی پیغامی اصلی شرکت یعنی استخدام کارمندان ناتوان جسمی اما با بهره‌وری بالا کار کردیم و درنهایت بعد از اصرار و پافشاری و تلاش‌های بی‌وقفه پیغاممان به گوش مسئولین رسید. هنوز هم فرهنگ استخدام افراد معلول به‌طور کامل جا نیفتاده و تنها راه اثبات توانایی این افراد این است که نهایت تلاش خود را برای مطابقت با استانداردهای محیط کار انجام دهند. مطمئنا روزی این فرهنگ به‌طور گسترده در میان تمام جوامع جا خواهد افتاد و افراد معلول نیز از حقوق مساوی برخوردار خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *