در آغاز این هفته بود که نیویورک تایمز، آبزرور و گاردین، گزارشهای خبری هراسانگیزی منتشر کردند. کمبریج آنالیتیکا، اطلاعات پروفایل فیسبوک ۵۰ میلیون نفر را بدون کسب اجازه از آنها استخراج کرد.
ایدهی شرکتی با محوریت دانش مبتنی بر داده که اطلاعات شخصی افراد جامعه را جمعآوری میکند، میتوانست تنها یکی از موضوعات سریال بلک میرور باشد؛ اما چنین چیزی در دنیای حقیقی به وقوع پیوسته است. ترسناکتر آنکه کمبریج آنالیتیکا، این جمعآوری عظیم اطلاعات را با اهداف سیاسی انجام داده است. هنوز جای سؤال است که آیا این دادهکاوی در دستکاری نتایج انتخابات ۲۰۱۶ ایالات متحده و پیروزی دونالد ترامپ به کار رفته است یا خیر. الکساندر نیکس، مدیر عامل کمبریج آنالیتیکا، استفاده از این دادهها در کارزار ریاست جمهوری دونالد ترامپ را تکذیب کرد؛ اما واضح است که نیکس بویی از اخلاقیات نبرده. بیایید نگاهی به کمبریج آنالیتیکا و آتشی که افروخته است، داشته باشیم.
کمبریج آنالیتیکا چیست؟
کمبریج آنالیتیکا شرکت تحلیل دادهی سیاسی و زیرمجموعهی شرکت پژوهشهای رفتاری، لابراتوارهای ارتباطات استراتژیک، SCL، است. اهداف SCL ساده و در عین حال، بدبینانه به نظر میرسد. هدف SCL، «ایجاد تغییرات رفتاری از طریق پژوهش، داده، تحلیل و استراتژی برای مشتریهای دولتی داخلی و بینالمللی است». هدف کمبریج آنالیتیکا برای ایجاد تغییرات رفتاری، مشابه شرکت مادر است؛ با این تفاوت که این شرکت در سال ۲۰۱۳، با کمک رابرت مرکر، (میلیارد محافظهکار) و بهمنظور استفاده از مهارتهایی ویژه در انتخابات ایالات متحده راهاندازی شد.
کمبریج آنالیتیکا تلاش کرد با ترکیب اطلاعات شخصی افراد متفاوت از اینترنت، پروفایلهای دادهی «روانی» را برای قشری از افراد که بعدها میتوانستند قشر هدف تبلیغات و محتوای خاص باشند، ایجاد کند. این شرکت به سبب ارتباط با تد کروز (سناتور جمهوریخواه) در انتخابات ریاست جمهوری پیشین شناخته شده بود. جرد کوشنر در سال ۲۰۱۶ این شرکت را برای انجام عملیاتهای داده در کارزار ریاست جمهوری دونالد ترامپ به کار گرفت. بعدها کارول کادولار از گاردین، خبر داد که کمبریج آنالیتیکا در شناسایی رأیدهندگانی که میتوان آنها را برای بازگشت جنبش برگزیت متقاعد کرد، نقش داشته است.
بهعبارتدیگر، این شرکت چیزی بیش از یک شرکت دانش مبتنی بر دادهی عادی است. کریستوفر وایلی، از جمله اشخاصی که ماهیت این شرکت را فاش کرده است، در مصاحبهای با گاردین گفت:
این که کمبریج آنالیتیکا را صرفا نوعی شرکت دانش مبتنی بر داده یا شرکتی الگوریتمی بنامیم، کاری اشتباه است. کمبریج آنالیتیکا چیزی جز یک ماشین تبلیغاتی کامل نیست.
کمبریج آنالیتیکا چگونه اطلاعات ۵۰ میلیون نفر را جمعآوری کرده است؟
کمبریج آنالیتیکا در جمعآوری اطلاعات ۵۰ میلیون نفر، از بیرون شرکت کمک گرفته است. برای آنکه این داستان را بهتر درک کنیم، باید چند قدم به عقب برویم و نگاهی به سال ۲۰۱۴ داشته باشیم. در سال ۲۰۱۴، الکساندر کوگان (پژوهشگر روانشناسی در دانشگاه کمبریج) با استفاده از تست شخصیتشناسی، اپلیکیشن فیسبوکی با نام «thisisyourdigitallife» ساخت که در پایان چند پیشگویی شخصی نیز انجام میداد. این اپلیکیشن بهمنظور کسب اعتبار، با لیبل «اپلیکیشن پژوهشی استفادهشده توسط روانشناسان» منتشر شد؛ اما این تنها بخشی از حقیقت است. کمبریج آنالیتیکا بیش از ۸۰۰ هزار دلار از هزینهی توسعهی اپلیکیشن کوگان را پرداخت کرده بود. در ازای این مبلغ، کوگان میتوانست یک کپی از اطلاعات بهدستآمده را نزد خود نگاه دارد. برخی از کاربران فیسبوک در ایالات متحده با تبلیغ در سرویسهایی مانند Mechanical Turk آمازون و به ازای دریافت وجه در این تست خودشناسی شرکت میکردند. مشخص نیست چه تعداد از کاربران، این تست را به میل خود انجام دادهاند.
گفته میشود در حدود ۲۷۰ هزار کاربر در ایالات متحده این تست را انجام دادهاند؛ اما مشخصا کمبریج آنالیتیکا اطلاعات اشخاص بیشتری را در اختیار داشته؛ امری که به سبب برخی ویژگیهای خاص فیسبوک محقق شده است.
اگر حساب فیسبوک داشته باشید، قطعا از فیسبوک لاگین استفاده کردهاید. فیسبوک لاگین قابلیتی است که به شما اجازه میدهد در سرویسها یا اپلیکیشنهای شخص ثالث، حساب ایجاد کنید یا با استفاده از اطلاعات فیسبوک خود، لاگین کنید. این قابلیت به نظر بسیار راحت میرسد؛ اما شما با استفاده از فیسبوک لاگین، به توسعهدهندگان فیسبوک امکان میدهید تا به اطلاعات خاصی در مورد شما دسترسی داشته باشند. بهطور پیشفرض، ایمیل و اطلاعات عمومی پروفایل شما در دسترس توسعهدهندگان قرار دارد.
در سال ۲۰۱۴ با استفاده از فیسبوک لاگین، نهتنها اطلاعات خود، بلکه اطلاعات افراد شبکه اجتماعی خود را نیز به توسعهدهندگان تقدیم میکردید. فیسبوک بعدها این قابلیت را از رده خارج کرد. هزاران نفری که با با قابلیت فیسبوک لاگین وارد اپلیکیشن کوگان شدند و تست را انجام دادند، شاید پیشبینی شخصیتی که میخواستند به دست آوردند؛ اما آنها با اطلاعاتی مربوط به دوستان و عزیزانشان، بهای این کار را پرداخت کردند. این اطلاعات در داستان دیگری، بسیار ارزشمند واقع شدند. کوگان در ایمیلی به همکاران خود در کمبریج گفت که او امتیازات پیشبینی شخصیت ۳۰ میلیون کاربر آمریکایی را برای شرکت مادر کمبریج آنالیتیکا فراهم کرده است؛ اما نتیجهها به احتمال ۶ برابر بیشتر، پنج ویژگی شخصیتی یک فرد را اشتباه ذکر میکردند. سیانان اخیرا این ایمیل را به دست آورد.
آیا این یک رخنه اطلاعاتی است؟
خیر. مقامات رسمی فیسبوک اذعان داشتند که اتفاق رخداده، یک رخنهی اطلاعاتی محسوب نمیشود؛ زیرا افرادی که اطلاعات شخصی آنها درز کرده است، با تمایل خود این کار را انجام دادهاند. در نتیجه، تمامی اطلاعاتی که از طریق قابلیت لاگین جمعآوری شدند، در چارچوب مقررات فیسبوک بودهاند. به عبارت دیگر، فارغ از آنکه این رویدادها چقدر تاریک به نظر برسند؛ سیستم دقیقا همانگونه که باید، عمل کرده بود. کمی بعدتر، آشوب رخ داد؛ آنجا که کوگان قانون فیسبوک را زیرپا گذاشت و آن اطلاعات را به کمبریج آنالیتیکا داد.
فیسبوک چه کاری انجام داده است؟
وقتی این رخدادها عمومی شدند و اوضاع کمی تیره و تار شد، فیسبوک زبان گشود. فیسبوک در بیانیهای تأیید کرد که از سال ۲۰۱۵ از کوگان و «تخطی» کمبریج آنالیتیکا خبر داشته است و «از کوگان و تمامی اشخاص و شرکتهایی که این اطلاعات در اختیار آنها قرار گرفته است، تأییدیه دریافت کرده که آنها اطلاعات را نابود کردهاند.» اما بعدها مشخص شد که برخی از این اطلاعات پاک نشدهاند. فیسبوک میگوید که شدیدا به دنبال تأیید یا عدم تأیید این موضوع است.
کارول کادوالار، گزارشگر گاردین، در مصاحبه با CBS گفته است که فیسبوک هیچ گاه با اشخاصی که اطلاعات آنها فاش شده، تماس نگرفته است. او به این نکته نیز اشاره کرده است که فیسبوک بهمنظور جلوگیری از یک افشاگری دیگر، گاردین را تهدید به شکایت کرده است. اندرو بازورث، مدیر بخش AR/VR فیسبوک، در ۱۸ مارس مطلبهایی در مورد این رویدادها و پاسخ به سؤالاتی با مرکزیت فیسبوک، منتشر کرد.
در ۱۶ مارس، یک روز پیش از افشای داستان کمبریج آنالیتیکا، فیسبوک حسابهای کمبریج آنالیتیکا و شرکت مادر آن را مسدود کرد. این حرکت، اقدامی از سوی فیسبوک برای پاکسازی این رسوایی پیش از انتشار گزارشهای خبرساز گاردین و نیویورک تایمز محسوب میشود. پس از آن و در اقدامی غیر منتظره، حساب کریستوفر وایلی را نیز مسدود کرد و از استفادهی او از واتساپ، اپلیکیشن پیامرسان محبوب که در سال ۲۰۱۴ به مالکیت فیسبوک درآمد، جلوگیری کرد.
علاوه بر این، برخی از مدیران اجرایی فیسبوک، این گونه بیان کردند که هیچ درز اطلاعاتی در کار نبوده است. در همین حال، مارک زاکربرگ در مورد این رویدادها چیزی نگفته است؛ اما این سکوت چندان به طول نخواهد انجامید.
حال چه خواهد شد؟
باید دید. حال که این داستان بهصورت عمومی منتشر شده است، افراد قدرتمندی به آن علاقهمند شدهاند. در ۱۸ مارس، سناتور امی کلوبوچار از مینهسوتا، در توییتی اظهار داشت که مارک زاکربرگ باید در کمیته قضایی سنا شهادت دهد و اضافه کرد که «واضح است این پلت فرمها نمیتوانند بر کار خود نظارت داشته باشند». سناتور ران وایدن، از ایالت اورگان، نامهای به مارک زاکربرگ نوشته است و از او اطلاعاتی نظیر تعداد دفعاتی که چنین اتفاقی در ده سال گذشته رخ داده، خواسته است. او هم چنین پرسیده است که آیا فیسبوک «تاکنون به کاربران در مورد جمعآوری، نگهداری یا استفادههای بعدی نامناسب از اطلاعات آنها توسط اشخاص ثالث، اطلاع داده است یا خیر».
افرادی قدرتمندتر از سهام داران فیسبوک هم حاضر هستند. شاخصهای مالی فیسبوک برای مدت زمانی نوسان خواهند داشت. اکنون سهام این شرکت افت کرده است و از ثروت زاکربرگ نیز کاسته میشود. هستهی کسب و کار زاکربرگ تماما بر پایهی اعتماد کاربرانش بود؛ اعتمادی که به واسطهی چنین رخدادهایی مخدوش شده است.در همین حین، الکساندر نیکس (مدیر عامل کمبریج آنالیتیکا در بریتانیا) به کمیتهی دیجیتال، فرهنگ، رسانه و ورزش پارلمان گفته است که این شرکت، اطلاعات شخصی افراد را بدون کسب اجازه از طریق فیسبوک جمعآوری نکرده است. از آنجا که نیکس دروغ گفته، دامیان کالینز (رئیس کمیته) نیکس را به ایراد بیانات دروغین متهم کرده است و کریستوفر وایلی، افشاگر کمبریج آنالیتیکا، را فراخوانده تا شواهد خود را به پارلمان ارائه دهد. اتفاق امیدوارکنندهی دیگری نیز رخ داده است: الیزابت دنهام از کمیساریای اطلاعات انگلیس، تأیید کرده که به دنبال کسب حکم قضایی برای دسترسی به سرورهای کمبریج آنالیتیکا است.
آیا باید به استفاده از فیسبوک ادامه داد؟
بهتر است به پاک کردن حساب فیسبوک خود بهطور جدی فکر کنید. اگر کاربر فیسبوک هستید، شما و همه دوستان فیسبوکیتان، ارزشمندترین دارایی شرکت محسوب میشوید. با کاهش یا افزایش تعداد کاربران، سود و زیان شرکت نیز تغییر میکند. یک ضربالمثل اینترنتی میگوید: «اگر پولی پرداخت نمی کنید، یعنی شما محصول هستید.» فیسبوک مثال کاملی از این ضربالمثل است.
اطلاعاتی که ما رایگان به فیسبوک میدهیم، کالایی است که در دسترس قرار میگیرد، ترکیب میشود، مخدوش میشود و هدف قرار میگیرد. برای برخی، ارزش این پلت فرم بهحدی است که میتوان خطرهای آن را نادیده گرفت. این عقیده هیچ مشکلی ندارد و ارزش آن را دارد که دقایقی را در قسمت حریم شخصی حساب فیسبوک خود، صرف تغییر تنظیمات کنید و اطلاعاتی را که ناآگاهانه به ماشین تقدیم میکنید، محدود کنید.
هیچ یک از ما برای دریافت اخبار جعلی، درخواستهای بازی و کوییزها پولی پرداخت نمیکنیم؛ اما این امر بدین معنا نیست که کلا چیزی پرداخت نمیکنیم.