چگونه کامپیوتر شخصی IBM توانست توجه کاربران و خریداران را به خود جلب کند

علمی

عصر پیدایش کامپیوترهای شخصی زمانی است ‌که اپل ۲، تندی TRS-80، کومودور PET، آتاری ۴۰۰ و ۸۰۰ و بقیه وارد خانه‌های افراد شدند؛ ولی هنوز اثری‌ از IBM که نامش با کامپیوترهای شخصی گره خورده است، نبود. اما پس از گذشت چند سال IBM به بازیکن اصلی این میدان تبدیل شد.

آن دسته از افرادی که در این زمان زندگی می‌کردند به این کامپیوترهای غیر IBM علاقه داشتند و وقتی IBM پا به عرصه گذاشت؛ یا به آن احترام گذاشتند یا توجهی‌ به آن نکردند. اما اکنون اگر کامپیوتر شخصی شما چیزی غیر از مک باشد، احتمالا طراحی اولیه‌ی خود را مدیون کامپیوتر IBM است.

حرکت کند و آهسته

IBM

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، IBM System/360 نقش بزرگی در زمینه پلتفرم کامپیوتر بازی می‌کرد. فروش بازار کامپیوترهای شخصی در سال ۱۹۷۹ برابر با ۱۵۰ میلیون دلار بود و در سال ۱۹۸۰ افزایشی ۴۰ درصدی داشت. این افزایش فروش توجه IBM را نیز به‌ خود جلب کرد و این شرکت باید سریعا وارد عرصه می‌شد. اما فاکتور سرعت چیزی بود که افراد از IBM انتظار نداشتند. روند تصمیم‌گیری در این شرکت توسط کمیته‌هایی انجام می‌شد و آنقدر کند بود که یکی‌ از کارمندان در این باره گفت:

حتی برای ارسال یک جعبه‌ی خالی هم به ۹ ماه زمان نیاز بود.

یکی‌ از تحلیلگران گفته است:

اینکه IBM بخواهد یک کامپیوتر شخصی عرضه کند چیزی شبیه‌ به آموزش دادن رقص به فیل است.

ولی با این وجود شرکت IBM تنها در عرض چند سال قدرت بازار کامپیوترهای شخصی را در دست گرفت و اکثریت کامپیوترهای امروزی، طراحی خود را مدیون کامپیوترهای شخصی ابتدایی این شرکت هستند. اما سؤال اینجا است که با وجود کند بودن و سایر موانعی که بعدا به آن می‌پردازیم، این شرکت چگونه توانست در این عرصه موفق ظاهر شود؟

تغییر روش (استفاده‌ از روشی متفاوت با رویکرد اصلی IBM)

اکثر ایده و فشار اصلی برای روی‌ آوردن‌ به کامپیوترهای شخصی توسط بیل لو و سایر افرادی که روی مدل ۵۱۰۰ و ۵۱۲۰ کار می‌کردند، به‌ وجود آمد. این مدل‌ها، مینی‌کامپیوترهایی بودند که حالت دسکتاپ داشتند، ولی برای مشتری‌ها بسیار گران بودند. لو با مشورت‌ با دلالان کامپیوتر به‌این نتیجه رسید که کارمندان فروشگاه باید قادر باشند اصلاحات لازم را انجام دهند و این اصلاحات باید از بخش‌های استانداردی تشکیل شود. این روش با رویکرد قبلی IBM متفاوت بود. شیوه‌ی قبلی این شرکت ترکیب و بسته‌بندی از ابتدا تا آخر مهندسی، فروش، نصب، طراحی نرم‌افزار و نگهداری بود.

با وجود اینکه شرکت IBM به کند بودن معروف‌ بود، توسعه‌های سریعی در این کمپانی اتفاق افتاد. ایده‌ی مدل 5110 IBM ظرف مدت تنها ۹۰ روز وارد عرصه تولید شد. اما IBM حتی با وجود ۵۱۰۰ و سایر مینی‌کامپیوترها نتوانست قدرت بازار را به‌ دست بگیرد و قدرت را به Digital Equipment Corp و دیتا جنرال واگذار کرد. IBM بعداز این ماجرا شروع‌ به تأسیس کمپانی‌های کوچکی در IBM کرد که این کمپانی‌ها واحدهای بیزنس مستقل (IBU) نامیده می‌شدند.

کامپیوتر IBM

درسال ۱۹۸۰، لو پیشنهادی را با جان اپل (رئیس IBM) و فرانک کری (مدیرعامل و کمیته‌ی مدیریت شرکت) برای پایه‌گذاری یک کامپیوتر شخصی روی آتاری ۸۰۰ مطرح کرد. اما کمیته به‌جای آن، به لو اجازه داد یک گروه مستقل در IBM تشکیل دهد تا کامپیوتر شخصی IBM خودشان را توسعه دهند. این گروه متشکل‌ از دوازده کارمند در بوکا راتون فلوریدا و تحت هدایت بیل سیدنیسی بود که مدیریت توسعه ۹۰ روزه‌ی مدل ۵۱۱۰ را برعهده داشت. مأموریت گروه این بود که یک نمونه‌ی اولیه را در مدت ۳۰ روز ارائه دهند.

 نمونه‌ی اولیه سیمی در عرض کمتر از ۳۰ روز کامل و در آگوست سال ۱۹۸۰ به کمیته ارائه شد. این گروه همچنین یک طرح تجاری به کمیته ارائه داد که باعث شد کمیته برای ادامه کار متقاعد شود. برخی‌ از نکات اصلی این طرح عبارت‌اند از:

  • باید معماری طرح، باز باشد و اسلات توسعه داخلی داشته باشد. این تصمیم تحت تأثیر بسیاری‌ از کارکنان IBM گرفته شد که خودشان از اپل ۲ استفاده می‌کردند.
  • این کامپیوتر باید در فروشگاه‌های خرده‌فروشی عرضه شود.
  • این طرح باید از بخش‌های استاندارد صنعت استفاده کند تا دستگاهی ساخته شود که به‌خوبی کار کند، ریسک پایینی داشته باشد و کارکنان فروشگاه قادر به تعمیر و اصلاح آن باشند. استفاده‌ از بخش‌های استاندارد همچنین بدین معنا است که این کامپیوتر باید از پردازنده‌ی در دسترس و تولید انبوه استفاده کند.
  • این پردازنده باید مدل ۸۰۸۸ هشت‌ بیتی باشد و جای مدل ۸۰۸۶ را بگیرد. مدل ۸۰۸۶ بسیار قدرتمند بود که رقابتی علیه محصولات IBM شکل داده بود. همچنین شرکت اینتل می‌تواند مدل ۸۰۸۸ را با قیمت کمتری و تعداد بالاتری فراهم کند. به‌علاوه مدل ۸ بیتی قیمت کامپیوتر را کاهش می‌دهد و آن را ارزان‌تر می کند.

اکثر مفاد این طرح برخلاف روش اصلی IBM بود، ولی کمیته تأیید کرد که این طرح می‌تواند به‌احتمال زیاد موفق شود. بنابراین گروه نام جدیدی به‌عنوان پروژه‌ی شطرنج در IBU پیدا کرد و مأموریش این بود که ایکورن را تا آگوست ۱۹۸۱، یعنی کمتر از یک سال تولید کنند. لو ترفیع گرفت و دان استریج رهبری گروه را برعهده گرفت.

شیوه‌ی جدید در مواجهه‌ با نرم‌افزار، با شیوه‌ی اصلی IBM متفاوت بود. در این شیوه، گروه از مایکروسافت بیسیک (BASIC) به‌جای بیسیک IBM استفاده می‌کرد. یکی‌ از دلایل چنین کاری این بود که بیسیک مایکروسافت درهمان لحظه صدها تا هزاران کاربر درسطح جهان داشت.

سیستم‌ عامل‌ها از شرکت مایکروسافت و دیجیتال ریسرچ بودند. شرکت مایکروسافت مجوز 86-DOS را برای محصولات کامپیوتری سیاتل صادر کرد و آن را به IBM پیشنهاد داد. نسخه برند ساخت شرکت IBM با نام PC-DOS شناخته می‌شد؛ این درحالی‌ بود که برای نسخه‌ی مایکروسافت از عنوان MS-DOS استفاده کرده بودند. CP/M از شرکت دیجیتال ریسرچ بود؛ ولی فروش PC-DOS شرکت IBM بسیار زیاد بود و بازار را در دست گرفت. گروه بوکا راتون در ۱۲ آگوست سال ۱۹۸۱ کار خود را تمام کردند و IBM کامپیوتر شخصی خود با نام IBM PC را معرفی کرد. 

بازاریابی همانند اپل

قیمت این کامپیوتر طوری تعیین شده بود تا با اپل و سایر کامپیوترهای شخصی رقابت کند. قیمت یک دستگاه با رم ۱۶ کیلوبایتی همراه‌ با آداپتور گرافیکی، ولی فاقد دیسک درایو برابر با ۱۵۶۵ دلار بود. قیمت مدل ۴۸ کیلوبایتی اپل ۲ همراه‌ با دیسک‌ درایو حدود ۲۸۰۰ دلار بود؛ ولی اگر هزینه‌ی یک IBM‌ پی‌سی 48k مشابه به‌همراه دیسک‌ درایو و آداپتور بازی را به کامپیوتر IBM اضافه می‌کردیم، قیمت آن چیزی حدود ۲۶۳۰ دلار می‌شد.

تبلیغات ابتدایی برای اینکه از اسم IBM در تبلیغات خود سود ببرند، از عباراتی مانند ارائه کامپیوترهای شخصی IBM و کامپیوتر IBM خودم، تصورش را بکنید، استفاده کردند. این کار با تبلیغات دوستانه‌تر و صمیمانه‌تری ادامه یافت و از کاراکتر چارلی چاپلین و فیلم‌های او الهام گرفته شد. این تبلیغات بسیار ساده و اکثرا دارای یک زمینه‌ی سفید به‌ همراه چاپلین، IBM PC و یک گل رز قرمز در فریم بودند.

 شرکت IBM با به‌کارگیری روشی غیر از روش اصلی خود، تا سال ۱۹۸۴ موفق نشد نرم‌افزار خودش را برای کامپیوتر تولید کند. درعوض در این زمان از نرم‌افزارهای شخص ثالث استفاده می‌کرد: ویسی کالک، نرم‌افزار حسابداری پیچ‌تری و ایزی‌رایتر که در اصل برای اپل ۲ نوشته شده بود.

توزیع این کامپیوتر از طریق مراکز محصول IBM انجام شد، اما بعد از مطالعه‌ی شبکه‌ی توزیع اپل، این محصول در خارج‌ از خرده‌فروشی‌ها به‌فروش رسید؛ مثل کامپیوترلَند و سیرز روباک. فروش درسال اول کمتر از ۱۰۰ هزار واحد بود. در اواخر سال ۱۹۸۲ در ساعات کاری، در هر دقیقه یک کامپیوتر شخصی فروخته می‌شد و در اواخر سال ۱۹۸۳، ۷۵۰ هزار واحد فروخته شد. درآمد IBM‌ پی‌سی درسال ۱۹۸۴ به ۴ میلیارد دلار رسید که این رقم با ۱۵۰ میلیون دلار بازار سال ۱۹۷۹ تفاوت خیلی زیادی داشت. درسال ۱۹۸۴، IBM PC و کامپیوترهایی که توسط کمپانی‌های دیگر از روی آن شبیه‌سازی می‌کردند، به کامپیوتر شخصی شماره یک تبدیل شدند.

علت فروش این کامپیوتر شخصی چیست؟

دلیل فروش این محصول چه بود؟ آیا نام و برند IBM تأثیرگذار بود یا روش متفاوت‌ با IBM و شاید هم سخت‌افزار باز یا روش ساخت نرم‌افزاری آن؟ برای آن دسته از افرادی که مشتری شرکت IBM بودند، نام این شرکت در خرید محصول تأثیرگذار بود. بسیاری‌ از آن‌ها از کامپیوترهای بزرگ IBM از قبل استفاده می‌کردند و به خدمات باکیفیت این شرکت آشنایی و عادت داشتند؛ بنابراین آن‌ها برای استفاده‌ از محصول جدید این شرکت یعنی IBM‌ پی‌سی راحت‌تر بودند. یک گفته معروف دراین زمینه این است که:

هیچ‌کس با خرید IBM، اخراج نمی‌شود.

ازطرف دیگر، به‌ دلیل کیفیت و کمیت و همچنین حمایتی که IBM برای کامپیوترهای شخصی‌اش ارائه می‌داد، تنها یک سال پس‌ از موفقیت این محصول در بازار، تعداد ۷۵۳ بسته نرم‌افزاری برای آن به‌ وجود آمد و در دسترس قرار گرفت. اکثر تولیدکنندگان نرم‌افزارهای بزرگ درصدد تطابق محصولات خود برای اجرا روی کامپیوترهای شخصی برآمدند. شرکت IBM در بخش سخت‌افزار خود برای مدت دو سال هارددیسکی ارائه نکرد؛ اما در زمان معرفی آن درسال ۱۹۸۱، هارددیسک‌های شخص ثالثی در فروشگاه‌های کامپیوترلند موجود بود. در ماه نوامبر همان سال، تکمار، تولیدکننده‌ی محصولات توسعه کامپیوترهای شخصی، تعداد ۲۰ محصول برای ارتقاء حافظه، گرفتن اطلاعات و هارددرایو خارجی یا اکسترنال ارائه می‌داد.

کامپیوتر شخصی IBM

شخصی شدن

من (نویسنده متن) باتوجه‌ به تجارب شخصی و تا آنجایی‌که به‌ یاد دارم، صاحب یک کامپیوتر TRS-80 رنگی درسال ۱۹۸۱ بودم. زمانی‌ که از دانشگاه مرخصی گرفتم وارد Radio Shack شدم؛ جایی‌که به‌ همراه بقیه علاقه‌مندان به CoCo، درحال نمایش نرم‌افزار ساخته‌ی خود بودیم و در آنجا آخرین و جدیدترین بازی‌ها و سخت‌افزار را تست و بررسی می‌کردیم که ناگهان برای بررسی IBM PC وارد مرکز محصول IBM شدم. می‌پرسید چرا؟ درست است که نمایشگر آن سبز و سیاه خسته‌کننده بود یا کیس آن به‌براقی CoCo یا اپل نبود و چیزی شبیه‌ به‌ یک آجر بود که اصلا جذاب نبود، ولی به‌هرحال IBM نیرویی بود که نمی‌شد آن را نادیده گرفت. تنها پس‌ از چند سال در قرارداد با پاسکال و دی‌بیس روی IBM PC AT شروع‌ به برنامه‌نویسی کردم. از آن زمان به‌ بعد به‌‌جز PowerPC و ARM و بوردهای AVR، از IBM PC، کلون‌های آن و نسل‌های بعدی آن استفاده می‌کنم.

IBM PC

اگر از من بپرسید چرا هنوز هم پی‌سی می‌خرم باید بگویم که سخت‌افزارهای متنوع و بسیار زیادی به‌همراه نرم‌افزارها برای فروش و همچنین به‌صورت مجانی برای این دسته وجود دارد. اگر درهرجایی به‌مشکل بربخورم، تنها با چند کلیک و کمک جامعه آنلاین آن را برطرف می‌کنم. تمامی اینها به‌دلیل تصمیم ابتدایی IBM برای باز بودن معماری سیستم است که من دلیلی برای تغییر آن نمی‌بینم.

شما چطور؟ آیا شما هم داستانی از گذشته یا هنگام عرضه و معرفی IBM PC دارید؟ اگر جواب شما مثبت است، بگویید که از چه نوع کامپیوتر شخصی استفاده می‌کردید و با ورود IBM به بازار چه احساسی داشتید. آیا شما این روزها از دسکتاپ استفاده می‌کنید؟ به‌عنوان هکر سخت‌افزار باید فرض را بر این بگیریم که شما یک نوع کیبورد برای برنامه نویسی گاه‌به‌گاه داشته باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *